📝مهدی جان
▫️تـــا دلـــم غـــافـــل از آقـــا مـــيــشــود
▫️پــاي مــن ســوي گــنـه وا مـــيــشــود
▫️تـــا مــرا نــفـــســـم بـــه ذلــت مــيـکـشـد
▫️مـــهــدي زهـــراخــجــالــت مـيــکــشــد
▫️کـــار مـــن تـــنــهــا دل آزردن شـــده
▫️کــار مـولـا خــون دل خـــوردن شــده
▫️روز و شــب مـيـگـويـم بــه خــود بــا واهــمــه
▫️مـــن چــه کــردم بـــا عـــزيـــز فــاطـــمــه
😔
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم
لاادری
طعنه از دشمنت ای دوست شنیدن تا کی
به بدن پیرهن صبر دریدن تا کی
پیش رو بودن و روی تو ندیدن تا کی
بار هجران تو بردوش کشیدن تا کی
أللَّہُم َعجِّڸْ لِوَلیِکَ ألْفَـرَج🤲
😭
مهدے جان(عج)
لحظه ها رامتوسل به دعاییم بیا
سالیانے است ڪه دل تنگ شماییم بیا
آسمان خواهش یک جرعه نگاهت دارد
نه ڪه ما، فاطمه(س)هم چشم به راهت دارد
اَلــلــّهــُم عــَجــِّل لــِوَلــیــِّک الــفــَرَج🙏
هزار مرتبه رفتم که استـخاره کنم
که بین آیهٔ قـرآن تو را نظـاره کنم
امیر کربوبلا خسته ام ازین دوری
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟
شهر موهای تو گم کرده مرا در دل خویش...
آگهی کن پسری گم شده درموی فرم!
#وحید_عیسوی
در نگاه مشتری گر جنس درهم خوب نیست
میخری امّا تو بارم را، اگر هم خوب نیست
مشتری وقتی تو باشی سود عالی با من است
گرچه اینجا صحبت از سود و ضرر هم خوب نیست
دور از تو هستم و شد حاصلم بی حاصلی
آفتاب هر وقت کم باشد، ثمر هم خوب نیست
در ره دیدار تو باید که سختی ها کشید
آری آری؛ وصلِ تو بی دردِسر هم خوب نیست
در قنوت نیمه شب باید که پیدایت کنم
انتظارِ یار، بیاشکِ سحر هم خوب نیست
گرچه باشد ناز کردن رسم معشوقان، ولی
این که یک عاشق بیفتد از نظر هم خوب نیست
تا نکشته زخم هجرانت مرا، کاری بکن
ای طبیبا زخم بیدرمان و مرهم خوب نیست
باز هم با دست خالی آمدم یا ذالکرم
دست خالی راندنم از پشت در هم خوب نیست
با رضا در وقت جان دادن به بالینم بیا
منتظر باشد نگاه مُحتَضَر هم خوب نیست
تا بگیری انتقام مادر قامت کمان
العجل یا منتقم یا حضرت صاحب زمان...
محمود مربوبی
نام او ، راه رسیدن به حسینبنعلی ست
پس برای رفتن تا ڪربلا گفتم حسن...!
هزار مرتبہ رفتم ڪه استـخاره ڪنم
ڪه بین آیهٔ قـرآن تو را نظـاره ڪنم
امیر ڪربو_بلا خستہ ام ازین دورے
دلم هواے تو ڪرده بگو چہ چاره ڪنم؟
#صلیاللهعلیکیااباعبداللهالحسین ع🍃
#ناشناس
■ روایت شام | محتشم
□ جواد هاشمی ( تربت )
ای دل مگر نه خاتم ماه محرم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
گر ماجرای کوفه و کرب و بلا گذشت
باز این چه نوحه وعزا و چه ماتم است
گویا طلوع کرده به شام آفتاب عشق
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
صبح ورود شام چنان تیره شد کز آن
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه ها
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
آن محشری که کرده به پا چوب خیزران
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
رشک ملک خرابه نشین شد که محتشم
گفتا عزای اشرف اولاد آدم است
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری بساط عشق به خوبی فراهم است
فردا سپیده چشم در آن بزم تا گشود
بر گرد شمع دید که پروانه ای کم است
شاه باشی یا گدا ؛ از دست ساقی فلک
باید این ته جُرعۂ جام اجل نوشید و رفت
گر کنیز پادشاهی یا زن بقال کوی
در تغار صبر باید کشک خود سابید و رفت
سنگ باشی یا گهر ؛ از تختۂ تابوتها
در سیه چال لَحِد خواهی بِسَر غلتید و رفت
حلقۂ طاعت بگوش آویز و در آتش نرو!
اهرمن بود آنکه فرمان خدا نشنید و رفت
زین جهان تا آن جهان ظلمات پُر پیچ و خمیست
باید از اختر شناسان راه خود پرسید و رفت
شهریار از ذوق رفتن در وداع آخری
دوستان با وعده گاه بوستان بوسید و رفت
#شهریار