eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بیا این‌بار بانو جان کمی با من مدارا کن از آن آغوش راز آلود کمی هم قسمت ما کن بیا این‌بار بانو جان ولی آرام و آهسته دلم زخمی‌ است زخمش را بدست خود مداوا کن بیا این‌بار بانو جان، ببین دنیا چه تاریکه کمی از برق چشمانت برای من محیا کن بیا این‌بار بانو جان دگر تاخیر جایز نیست بیا با بوسه ای از نو جهانم را تو زیبا کن بیا این‌بار بانو جان “شکیبا” باش و تمکین کن بدون ذره‌ای تردید مهرت را هویدا کن (شکیبا)
«مدامم مست می دارد نسیم جعد گیسویت» میان این همه آدم منم مسحور جادویت همان یک لحظه کافی بود و من گشتم اسیر تو تو هستی آسمانِ منْ و منْ هستم پرستویت رها کن جسم و جانت را میان بازوان من که من بی تاب می گردم از آن عطر و از آن بویت ندارم جز تو یاری و نیابی چون منی عاشق به قربان دو چشم تو به قربان دو ابرویت ولی افسوس و صد افسوس، دارد اختیارت را کَسی دیگر به غیر از من کَسی دور از بر و رویت شبی دیگر “شکیبا” را به رویای خوشت دریاب که من آرامشی یابم از آن چشمان آهویت «شکیبا»