سر و کارِ دلم با اشک و آه است چه گویم ؟... یا در آبم! یا در آتش! #اسیر_شهرستانی

آشنا‌یی‌ها غلط، ناآشنایی‌ها غلط در حقیقت، قُرب و بُعدِ مردم دنیا غلط نسخه آشفته دیوان عمر ما مپرس خط غلط، معنی غلط، املا غلط، انشا غلط #اسیر_شهرستانی

هرگز ندیده‌است کسی وصل در فراق دل پیش اوست، گریه به هرجا بَرد مرا... #اسیر_شهرستانی

چه خون‌ها خورده از اشکم، چه جان‌ها داده از آهم نمی‌دانم چه خواهم گفت در محشر جوابِ دل! #اسیر_شهرستانی

تاوانِ عمرِ رفته‌ی ما را که می‌دهد؟ فردا جوابِ حسرتِ ما را که می‌دهد؟ #اسیر_شهرستانی

تاوان عمر رفته‌ی ما را که می‌دهد؟ فردا جواب حسرت ما را که می‌دهد؟ #اسیر_شهرستانی🌱

تاوان عمر رفته‌ی ما را که می‌دهد؟ فردا جواب حسرت ما را که می‌دهد؟ #اسیر_شهرستانی

جنون نمی‌کند از خویشتن جدا ما را چه احتیاج به یاران آشنا ما را اگرچه ساده‌خیالیم ساده‌لوح نه‌ایم کدام وعده چه دل دیده‌ای کجا ما را کشیده تیغ و تغافل گرفته دامانش کجا شناخته آن ترک میرزا ما را خجل ز همرهی مستی و خمار شدیم بگو چه رنگ برآرد دگر وفا ما را اگر شویم نهان در غبار ساختگی سراغ می‌دهد از رنگ ما حیا ما را کسی نداشت که سررشته را نگه دارد کرایه کرد ز دیوانگی وفا ما را چنان به عربده سر می‌کند که پنداری خریده است جنون برهنه پا ما را اگر اسیر دیار فرنگ هم گردیم نمی‌خرد کسی از دولت حیا ما را #اسیر_شهرستانی