حال من با دیدنت در لحظه ای تغییر کرد
کلبه ی ویرانهام را بودنت تعمیر کرد
ضرب آهنگ تپش های دلم آشفته شد
آن زمانی که نگاهم روی چشمت گیر کرد
خواستم تا با تو گویم شدتِ دلدادگی
رنگ رُخسارم ولی حسِ مرا تفسیر کرد
خواب دیدم پیش رویم باز شد درب بهشت
بی گمان عشق تو رویای مرا تعبیر کرد
آمدم راز نهان را پیش تو افشا کنم
مهر بی حدم به تو گویا دلم را شیر کرد
خوانده بودم پیش گوش قاصدک عشق تورا
تو خودت دیر آمدی! یا قاصدِ من دیر کرد؟
زار و بیمار تو بودم عشق بی تکرار من
آمدی آغوش تو درمان شد و تاثیر کرد ..
#الهام_رازقی