من حسادت میکنم! ...حتی به تنها بودنت
من به فردِ روبهرویی، لحظهی خندیدنت
من به بارانی که با لذت نگاهش میکنی
یا نسیمی که رها میچرخد اطراف تنت
من حسادت میکنم! حتی به دست گرم آن_
شالِ خوشرنگی که میپیچد به دور گردنت
وقتی انگشتان تو در گیسوانت میدَوَد
من به ردِ مانده از اینجور سامان دادنت :)
اینکه چیزی نیست، گاهی دل حسادت کرده به_
عطر پاشیده از آغوش تو بر پیراهنت
هیچکس ایکاش در دنیا به تو حسی نداشت
من حسادت میکنم حتی به قلب دشمنت
کاش هرکس غیر من، ایکاش حتی آینه
پلکهایش رویهم میرفت وقت دیدنت...
#الهام_نظری
من حسادت میکنم! ...حتی به تنها بودنت
من به فردِ روبهرویی، لحظهی خندیدنت
من به بارانی که با لذت نگاهش میکنی
یا نسیمی که رها میچرخد اطراف تنت
من حسادت میکنم! حتی به دست گرم آن_
شالِ خوشرنگی که میپیچد به دور گردنت
وقتی انگشتان تو در گیسوانت میدَوَد
من به ردِ مانده از اینجور سامان دادنت :)
اینکه چیزی نیست، گاهی دل حسادت کرده به_
عطر پاشیده از آغوش تو بر پیراهنت
هیچکس ایکاش در دنیا به تو حسی نداشت
من حسادت میکنم حتی به قلب دشمنت
کاش هرکس غیر من، ایکاش حتی آینه
پلکهایش رویهم میرفت وقت دیدنت...
#الهام_نظری