eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
اصلا به درد هیچ غلامی نمی‌خورد معشوقه‌ای که وارد دربار شاه شد
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا بریده غصّـه‌ی دل کندنت امان مرا قبول کن که مخاطب‌پسند خواهد شد به هر زبـان بنویسند داستـان مرا گذشتی از من و شبهای خالی از غزلم گرفته حسرت دستان تو جهان مرا سریع پیر شدم آن‌چنان‌که آینه نیز شکسته در دل خود صورت جوان مرا به فکر معجزه‌ای تازه بودم و ناگاه خدا گرفت به دست تو امتحان مرا نه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل بگیر خنجر و در دم بگیر جـان مرا تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد بیا و تلخ‌تر از این مکن دهان مرا چه روزگار غریبی است بعد رفتن تو بغل گرفته غمی کهنـه آسمان مرا تو نیم دیگر من نیستی ؛ تمام منی تمام کن غم و انـدوه سالیان مرا 🌹🌹🌹
بی‌عشق هیچ فلسفه‌ای در جهان نبود احساس در الهه ی نازِ بنان نبود بی‌شک اگر که خلق نمی‌شد گناه عشق دیگر خدا به فکر شبِ امتحان نبود بنشین رفیق! تا که کمی درددل کنیم اندازه ی تو هیچ‌ کسی مهربان نبود اینجا تمام حنجره‌ها لاف می‌زنند هرگز کسی هرآنچه که می‌گفت، آن نبود لیلا فقط به‌خاطر مجنون ستاره شد زیرا شنیده‌ایم چنین و چنان نبود حتی پرنده از بغلِ ما نمی‌گذشت اغراق شاعرانه اگر بارمان نبود گشتم نبود، نیست... تو هم بیشتر نگرد غیر از خودت که با غزلم همزبان نبود دیشب دوباره از تو چه پنهان، دلم گرفت با اینکه پای هیچ زنی درمیان نبود...