قندی ست آتشین رو،شمعیست انگبین لب
ماه سپــهر کسوت، مهــر هــلال غَبغَب
#امیرخسرو_دهلوی
دی باد صبح ،
بوی تو آورد سوی من
امروز دل ،
به سوی تو بر باد دادهام.🍃🤍
#امیرخسرو_دهلوی
شبم خیال تو بس، با قمر چه کار مرا
من و چو کوه شبی، با سحر چه کار مرا
من آستان تو بوسم، حدیث لب نکنم
چو من به خاک خوشم، با شکر چه کار مرا
#امیرخسرو_دهلوی
#شب_بخیر
💟
هر شب از هر سویِ در، می آیدم در دل خیال
از کدامین سو نگهدارم من این ویرانه را؟ 🌙
#امیرخسرو_دهلوی
اثری نمانْد باقی ز من اَندر آرزویت
چه کنم که سیر دیدن نتوان رخ نکویت
همه روز گرد کویَت، همه شب بر آستانت
غرضی جز این ندارم که نظر کنم به رویت
خِرد و ضمیر و هوش و دلو جانو چشم من شد
ز همه خیالْ خالی، به جز از خیال رویت
پس از این به دیده خواهم به طواف کویَت آیم
که بِسود تا به زانو قدمم به جستوجویت
ز نسیم جانفزایت، دلِ مرده زنده گردد
ز کدام باغی ایجان کهچنین خوشاست بویت..
#امیرخسرو_دهلوی
لذت وصل نداند مگر آن سوختهای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد
قیمت گل نشناسد، مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بود پس به بهاری برسد
#امیرخسرو_دهلوی
فرخ آن عیدی که جان قربانی جانان بود
خرم آن جانی که پیش نیکوان قربان بود
#امیرخسرو_دهلوی
#عیدسعیدقربانمبارکباد🌹
گفتم چگونه میکُشی و زنده میکنی؟
با یک نگاه کُشت و نگاهِ دگر نکرد
#امیرخسرو_دهلوی
به زبانِ خویش گفتی که گذر کنم به کویَت
مـگـــذر ز گـفتــۀ خـــود، گـــذری نمـــای مـــا را
#امیرخسرو_دهلوی
لـذّتِ وَصـل نَـدانـد مَـگر آن سـوختهای که پَس از دوری بِسـیار به یـاری بِرسَد #امیرخسرو_دهلوى
گفتم چگونه میکُشی و زنده میکنی؟
با یک نگاه کُشت و نگاه دگر نکرد
#امیرخسرو_دهلوی
خسرو، گر از عشقت بود رنجی، مرنج از نیکوان
باشد گنه چشم مرا نه روی زیبا را بود
#امیرخسرو_دهلوی
آبادی شعر 🇵🇸
شبتون بخیر🌼🌼🌼🌼
اگر چه خواب نیاید بهچشمِ کم سویم
ولی بخاطرِ تو، شب بخیــر می گویم
من از هجوم خیـــال تو بــــاز بیدارم
بخواب راحت و خوش ای نگار مَه رویم
#امیرخسرو_دهلوی
روا مدار که از دیدنت شوم محروم
چنین که من به جمال تو آرزومندم..
#امیرخسرو_دهلوی
اگرچه خواب نیاید به چشم کم سویم
ولی به خاطر تو شب بخیر می گویم .
من از هجوم خیال تو باز بیدارم ..
بخواب راحت و خوش ای نگار مه رویم..
#امیرخسرو_دهلوی
💚
اگرچه خواب نیاید به چشم کم سویم
ولی به خاطر تو شب بخیر می گویم .
من از هجوم خیال تو باز بیدارم ..
بخواب راحت و خوش ای نگار مه رویم..
#امیرخسرو_دهلوی
💚
دل رفت در مهمان او گفت آن اویم آن او
گر هست این دل زان او، آخر از آن من کجا
من جور آن نامهربان دارم ز خاموشی نهان
اویم نیارد بر زبان کان بی زبان من کجا
#امیرخسرو_دهلوی
خرم آن روز که دیدار تو پیش نظر آید
ضایع آن عمر که بیدیدن رویت به سر آید
#امیرخسرو_دهلوی
ناله را هرچند میخواهم که پنهانی کشم
سینه میگوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
#امیرخسرو_دهلوی
@abadiyesher
آن رفیقی که به دوران غمم دور نرفت
زیر شمشیر غمش رقص کنان خواهم رفت
#امیرخسرو_دهلوی
@abadiyesher