ضیافتهای عاشق را خوشا بخشش خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق برای گمشدن دریا
چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل خوشا فریاد زیر آب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن
اگر خوابم اگر بیدار اگر مستم اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست تو یاری کن مرا ای یار
تو ای خاتون خواب من من تن خسته را در یاب
مرا هم خانه کن تا صبح نوازش کن مرا تا خواب
همیشه خواب تو دیدن دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری اگر بود از تو روشن بود
نه از دور و نه از نزدیک ، تو از خواب آمدی ای عشق
خوشا خود سوزی عاشق مرا آتش زدی ای عشق
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن
#ایرج_جنتیعطایی
🆔@abadiyesher
شب آشیان شب زده، چکاوک شکسته پر
رسیدهام به ناکجا، مرا به خانه ام ببر
کسی به یاد عشق نیست، کسی به فکر ما شدن
از آن تبار خودشکن، تو ماندهای و بغض من
از این چراغ مردگی، از این برآب سوختن
از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم که یار غمگسار نیست
مرا به خانهام ببر که شهر، شهر یار نیست
مرا به خانهام ببر، ستاره دلنواز نیست
سکوت نعره میزند، که شب ترانه ساز نیست
مرا به خانهام ببر که عشق در میانه نیست
مرا به خانهام ببر اگر چه خانه، خانه نیست
#ایرج_جنتیعطایی
🆔@abadiyesher
شب آشیان شب زده ، چکاوک شکسته پر
رسیده ام به ناکجا ، مرا به خانه ام ببر
کسی به یاد عشق نیست، کسی به فکر ما شدن
از آن تبار خودشکن ، تو ماندهای و بغض من
از این چراغ مردگی از این برآب سوختن
از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن
چگونه گریه سر کنم که یار غمگسار نیست
مرا به خانه ام ببر که شهر، شهر یار نیست
مرا به خانه ام ببر ستاره دلنواز نیست
سکوت نعره میزند که شب ترانه ساز نیست
مرا به خانهام ببر که عشق در میانه نیست
مرا به خانهام ببر اگر چه خانه، خانه نیست
#ایرج_جنتیعطایی
@abadiyesher
ضیافت های عاشق را خوشا بخشش خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق برای گم شدن دریا
چه دریایی میان ماست خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل خوشا فریاد زیر آب
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن
اگر خوابم اگر بیدار اگر مستم اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست تو یاری کن مرا ای یار
تو ای خاتون خواب من، من تن خسته را در یاب
مرا هم خانه کن تا صبح نوازش کن مرا تا خواب
همیشه خواب تو دیدن دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری اگر بود از تو روشن بود
نه از دور و نه از نزدیک ، تو از خواب آمدی ای عشق
خوشا خود سوزی عاشق مرا آتش زدی ای عشق
خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن خوشا از عاشقی مردن
#ایرج_جنتیعطایی
@abadiyesher