من درختى خشك و بى بارم كه پايش آب نيست
آسمانم گرچه در شبهاى من مهتاب نيست
دوستت دارم ولى از ترس پنهان مى كنم
تازگيها عاشقى در بين مردم باب نيست
كاش يك شب باز مهمانم شوى، باور كنم
اين كه مى بينم تويى ليلاى زيبا، خواب نيست
مثل فرهادم ولى من تيشه بر دل مى زنم
خوب مى دانم كه او اندازه ام بى تاب نيست
عاقبت يك روز من هم دل به دريا مى زنم
در مرامِ پاكبازان ترسِ از سيلاب نيست
#ايمان_فرقانى
کور باشم تا نبینم چشم ها دنبال توست
غیرتی هستم، حسودم، اندکی حساس هم
#ایمان_فرقانی☺️
جنس مرغوبی ست.. این گیسو ست یا ابریشم است؟
مثل اقبالم سیاه است و پر از پیچ و خم است
بید مجنون است و میرقصد برایم با نسیم
هر چه وصفش می کنم انصاف میگوید کم است
پوستت گلبرگ شادابی ست همچون نسترن
صبحدم وقتی مزین با بلور شبنم است
گونه ات آلو، لبت انگور و اندامت هلو
خانه ات آباد بانو، میوه هایت درهم است
خواستم یک شاخه گل با شعر تقدیمت کنم
غیرتم آهسته می گوید نکن نامحرم است
#ایمان_فرقانی
گوشهاى دارى بميرم؟! غار باشد بهتر است
مرد عاشق از خودش بيزار باشد بهتر است
"سر" كه با زانو رفاقت مىكند از غم پُر است
همدمش عمرى اگر ديوار باشد بهتر است
وقت دلتنگى چه شيرين ترشرويى مىكنى
برگ گل گاهى كنارش خار باشد بهتر است
با خودم گفتم -نمى شد راه آسانتر شود؟-
عشق پاسخ داد: ناهموار باشد بهتر است
باز با يادت نوشتم، باز بارانى شدم
چشم شاعر اندكى نمدار باشد بهتر است...
#ايمان_فرقانی