آیه ای از سوره ی چشمانِ تـو نازل نشد
قبله ی قلبت به سوی شعرِ من مایل نشد
درتمامِ لحظه ها جاری شدی مانندِ شعر
هرچه کردم تا شَوَم از فکرِتو غافل، نشد!
قهوهِ چشمانِ تو تعبیری از فالِ من است
غصه هایم با طلسمِ چشمِ تو باطل نشد
#بهــار_راد
دوباره می سرایمت، تو شعر را ترانه کن
فضای بزمِ واژه را، لطیف وعاشقانه کن
غزل،قصیده،مثنوی، چکیده از کلامِ تو
درون هر هجای دل، به مِهر آشیانه کن
اگرچه روزه ام ولی، اذانِ من صدای تو
نوای ربنای خود، به گوشِ دل روانه کن
شبیهِ موج می شوم درون آبی دلت
مسیرِ رودِ عشق را، به بحرِ بیکرانه کن
گمان کنم که گم شدم، در انتهای آینه
بیاوموی شعر را،دراین غزل، تو شانه کن
نگاهِ خیسِ پنجره به ردّپای سبزِ توست
کویرِ خشکِ سینه را پراز گل و جوانه کن
نفس نفس دویده ام، به شوقِ هر تبسمت
طنین خنده را به دل، دلیلِ بی بهانه کن
تو ای همیشه ماندنی، نوای تارو پود دل
صدای ساز عشق را سرودِ جاودانه کن
#بهار_راد