نه وصلت دیده بودم کاشکی ایگل نه هجرانت
که جانـم در جوانی سوخت ای جانـم به قربانت
تحمــل گفتی و مـن هم که کردم سـالها اما
چقـدر آخـر تحمــل بلـکه یادت رفـته پیـمانت
چو بلبل نغـمه خوانم تا تو چون گل پاکدامانی
حــذر از خـار دامنـگیر کن دستـم به دامـانت
#تمـنای وصالم نیست عشــق من مگـیر از من
به دردت خـــو گرفتم نیسـتم در بنـد درمانت
👤 شهریار 🌿