دل من در هوای تو ، بهاری میشود برگرد
چه احساسی میان شعر جاری میشود برگرد
همیشه ناظم این شهر در خون خفته ای بانو
نباشی لحظه ای ، بی بند و باری میشود برگرد
یکی اینجا بدون تو بهارش چون خزان گشته
یکی در پیش پاهایت به زاری میشود برگرد
تو هر گاهی که میگردی ، بزیر نم نم باران
نگاهت مات ، و لبهایت اناری میشود برگرد
نظامت را پذیرفتم ، تو سلطانی اگر نآیی
وزارت خانهایت دستکاری میشود برگرد
به محض رفتنت ، ای ماه بانوی قشنگ من
درون سینه ی من ، انتحاری میشود برگرد
ترا میگویم ای آنکه ز پیشم دور میگردی
بهم میریزد اینجا ، بیقراری میشود برگرد
#حبیب_بهشتی