انگار بین زائرانت جای ما نیست
امسال هم گویا نصیبم کربلا نیست
آخر چه خاکی باید از این غم به سر کرد
هجران برای عاشقان کم از بلا نیست
جاماندهها راهی به جز گریه ندارند
جز اشک بر درد فراق ما دوا نیست
رفتندو ما ماندیم با قلبی شکسته
آری شکستن هم یقینا بیصدا نیست
ما از حرم دوریم اما دل که داریم
بُعد مسافت مانع دلدادهها نیست
از دوست هر چه میرسد نیکوست اما
ای دوست مارا طاقت این ابتلا نیست
محمدجوادمطیعها
#حسرتکربلاء..💔 اربعین ۱۴۴۳
چشمهایت به همه گفت بیا الّا من
باز شد حاجت یک عدّه روا الّا من
مادرت داده براتِ همه را میدانم
کرده در حقّ همهی خلق دعا؛ الّا من
باز هم برگ براتم به کناری افتاد
وعده گاه همه شد کرب و بلا الّا من
دستِ من خالی و از پیش نگاهم رفتند
از نجف تا به حرم٬ خیلِ گدا الّا من
دردم این بود که زائر شوم و خیلیها
با دعای تو گرفتند شفا الّا من
بارها گریه کنان از کرمت پرسیدم؛
حرمت داشت برای همه جا... الّا من؟!
من به جا ماندن از این قافله عادت دارم
بطلب! عیب ندارد همه را... الّا من!
مرضیه عاطفی
#حسرتکربلاء..💔 اربعین ۱۴۴۳
چشمهایت به همه گفت بیا الّا من
باز شد حاجت یک عدّه روا الّا من
مادرت داده براتِ همه را میدانم
کرده در حقّ همهی خلق دعا؛ الّا من
باز هم برگ براتم به کناری افتاد
وعده گاه همه شد کرب و بلا الّا من
دستِ من خالی و از پیش نگاهم رفتند
از نجف تا به حرم٬ خیلِ گدا الّا من
دردم این بود که زائر شوم و خیلیها
با دعای تو گرفتند شفا الّا من
بارها گریه کنان از کرمت پرسیدم؛
حرمت داشت برای همه جا... الّا من؟!
من به جا ماندن از این قافله عادت دارم
بطلب! عیب ندارد همه را... الّا من!
#مرضیه_عاطفی
#حسرتکربلاء..💔 اربعین ۱۴۴۳
حال دلسوختهها را چه کسی میفهمد؟
دلِ جاماندهی ما را چه کسی میفهمد؟
در هیاهوی پر از جاذبهی شهر گناه
هوس کرببلا را چه کسی میفهمد؟
شهر دارد خفهام میکند از دلتنگی
نوکر سر به هوا را چه کسی میفهمد؟
همه در راه سفر، پای تو در گل مانده
غمِ این بی سر و پا را چه کسی میفهمد؟
تو فراموش شدی از طرف اربابت؟
طعنه و سنگ جفا را چه کسی میفهمد؟
رفقایت بروند و تو بمانی تنها
واژهی حسرتنا را چه کسی میفهمد؟
غیر چشمان پر از خون امام حاضر
روضهی شام بلا را چه کسی میفهمد؟
#حسن_کردی
#حسرتکربلاء..💔 اربعین۱۴۳۳
#حسن_ختام
حال دلسوختهها را چه کسی میفهمد؟
دلِ جاماندهی ما را چه کسی میفهمد؟
در هیاهوی پر از جاذبهی شهر گناه
هوس کرببلا را چه کسی میفهمد؟
شهر دارد خفهام میکند از دلتنگی
نوکر سر به هوا را چه کسی میفهمد؟
همه در راه سفر، پای تو در گل مانده
غمِ این بی سر و پا را چه کسی میفهمد؟
تو فراموش شدی از طرف اربابت؟
طعنه و سنگ جفا را چه کسی میفهمد؟
رفقایت بروند و تو بمانی تنها
واژهی حسرتنا را چه کسی میفهمد؟
غیر چشمان پر از خون امام حاضر
روضهی شام بلا را چه کسی میفهمد؟
حسن کردی
#حسرتکربلاء..💔 اربعین۱۴۳۳
این روزها چشمِ تری دارم، کمک کن
حال و هوای دیگری دارم، کمک کن
بی حوصله در گوشهای مأوا گرفتم
حالِ خراب و مضطری دارم، کمک کن
ارباب.. من جاماندهام از کرببلایت..
من.. ناتوان بال و پری دارم، کمک کن
بدجور قلبِ خستهام آتش گرفته..
در دل شرار و آذری دارم، کمک کن
دارد مسجّل می شود.. بودم اضافه؟
ای شاه.. شورِ نوکری دارم، کمک کن
تنبیه کردن با نرفتن!! سختِ سخت است
در سینهی خود محشری دارم، کمک کن
از گریه کُنهای غمِ صدّیقه هستم
حالا که عِرقِ مادری دارم، کمک کن
سوگند بر زهرا دوباره دعوتم کن...
این روزها.. چشمِ تری دارم، کمک کن
محسن راحتحق
#حسرتکربلاء..💔 اربعین ۱۴۴۳