eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
چه بلائی سرت ای نورِ دو عین آمده است تیربارانِ حسن یاد حسین آمده است قرعه ی قائله انگار به اسمت زده اند سنگ، کم آمده از بسکه به جسمت زده اند سرِ لِه کردنِ جسم تو چه بلوا کردند عقده ها از پدرت را سرِ تو وا کردند سینه اَت خُرد شده، بسکه لگدمال شدی زیرِ این نیزه و شمشیر و سنان، چال شدی سیزده ساله ی بشکسته تنم، صبر نما ای شده کشته بجای حسنم، صبر نما بدن هیچ کسی اینهمه پر چین نشده هیچکس مثل تو، چون فاطمه گلچین نشده چو غزالی، گلوی نازکِ تو نحر شده صحن این دشتِ غم، از خونِ تو یک بحر شده چه بلوغی قد و بالای تو دارد، گُلِ من غارتِ گیسوی خونریزِ تو شد قاتلِ من بس مرا خوانده ای، از آهِ تو بیتاب شدم تشنه لب مانده ای، از شرمِ لبت آب شدم ناله ی آخری اَت، لحظه ی افتادنِ تو پیشَت آورد مرا، در دمِ جان دادنِ تو بغلت میکنم اما ز بغل می ریزی چقدَر از دهن ای مست، عسل می ریزی سوی معراج شدی، در برِ چشمِ ترِ من جای تو هست همان پیشِ علی اکبرِ من محمود ژولیده