این چنین عشق به رسوا شدنش کی ارزد
سرگذشتی چو ذلیخا شدنش کی ارزد
عقل سر باخته در کوره ره این وادی
همچو مجنون پی لیلا شدنش کی ارزد
در به در کوی به کوی و سر سودایی دل
دیده و دل به تمنا شدنش کی ارزد
خسته از قلعه تاریک جهان برگشتن
بعد از آن هم تک و تنها شدنش کی ارزد
ارزش زندگی و جاه و جلالت برود
جای اینها به تو همتا شدنش کی ارزد
گیرم آخر به ندایت سر تسلیم آرد
چو غلامی پی شاها شدنش کی ارزد
بگذر از وصل دل شاه و گدایی امروز
سِرّ خود بین که هویدا شدنش کی ارزد
جام زرین ثمر سینه (داوود) نگر
جام بازیچه دلها شدنش کی ارزد
#داوود_خوانساری