ندانم کان مه نامہربان، یادم کند یا نه؟
فریب انگیز من، با وعدهاۍ شادم کند یا نه؟
خرابم آنچنان، کز باده هم تسکین نمےیابم
لب گرمے شود پیدا، که آبادم کند یا نه؟
صبا از من پیامے ده، به آن صیاد سنگین دݪ
که تا گل در چمن باقے است، آزادم کند یا نه؟
من از یاد عزیزان، یکـ نفس غافݪ نیَم اما
نمےدانم که بعد از این، کسے یادم کند یا نه؟
رهے، از نالهام خون میچکد اما نمےدانم
که آن بیدادگر، گوشے به فریادم کند یا نه؟
#رهے_معیرۍ..