هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
من به هم ریخته بودم تو ردیفم کردی
وَرنه من قافیه را باخته بودم ای عشق!
#زهرا_سادات_جعفرنیا
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
پدرم، سایهٔ تو از سر من کم نشود
خانهٔ قلب تو کاشانهٔ ماتم نشود
همچو کوه سبلان محکم و پابرجا باش
کمرت پیش کسی غیر علی خم نشود
#زهرا_سادات_جعفرنیا
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
🌹 ابراز محبت طنزآلود برادر به خواهر 🌹
بهترین بانوی دنیا بعد مامان خواهر است
عطر چای دارچین، طعم فسنجان خواهر است
در خزان بیکسی پشتم به او گرم است و در
خشکی و قحط محبت برف و باران خواهر است
گاهی اما میشود یک ذره بدجنس و بلا
همچو شاهان میدهد دستور چون خان خواهر است
گرچه اول میکند او قهر در دعوایمان
آنکه امّا میشود اول پشیمان، خواهر است
جایجای شهرمان اسمش به چشمم میخورد
نام هر پاساژ و میدان و خیابان، خواهر است
شانه خالی میکنم، درمیروم از زیر کار
پایکار و پیشتاز و مرد میدان خواهر است
میکند خورشید از شرق دو چشمانش طلوع
روز با او میشود تازه، خراسان خواهر است
مادرم یکروز جمعه رفت شهرستان و گفت
تا طلوع صبح فردا کارگردان خواهر است
اولش تب کردم اما تا که آورد آب سیب
تازه فهمیدم نه بابا! مثل مامان خواهر است...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
احمق به حماقت خودش مینازد
با پای خودش سوی خطر میتازد
آن موش قمارباز میداند خوب
این بازی آخرست و بد میبازد
#زهرا_سادات_جعفرنیا
@abadiyesher