دلم تنگ غروب اربعین است
کنار جاده و چای عراقی
من اینجا بین غم، میپیچم از درد
لبالب شد دل از سوز فراقی_
که وصل عشق را از من گرفت و
بجا مانده فقط یک رنج باقی
نشستم روبه قابِ خاطراتم
به امّید شفایی ، اشتیاقی
نگاهم میکنی از دور ارباب؟!
صدایت میکنم با آهِ داغی...
😭😭
#زهره قاسمی