(اللهم عجل لولیك الفرج)
#ستارهی_سحری
ستاره باز به دامان شب دويد، بيا
سرشک شوق ز چشمان شب چکيد بيا
فروغ نقرهای مه به گرد خيمهٔ شب
کشيد هاله ای از پرتو اميد، بيا
نيامدی که شفق دامنی پر از خون داشت
کنون که دست فلق جيب شب دريد، بيا
ستاره، چشم به راه تو ماند تا دم صبح
سحر دميد و شد از ديده ناپديد، بيا
عروس چرخ، حرير فروغ خود برچيد
افق دوباره بساط سپيده چيد، بيا
بيا که قافله ی شب ازين ديار گذشت
سپيده سر زد و مهر از افق دميد، بيا
نيامدی که دل من حديث شب میگفت
کنون که قصه به پايان خود رسيد، بيا
بيا که گوش دل من به کوچه کوچهٔ شوق
صدای پای تو را بارها شنيد، بيا
بيا که سير غزالان دشت خاطرهها
هزار شور غزل، در من آفريد، بيا
بيا بيا، که دل بيقرار (پروانه)
به شوق روی تو از ديده سر کشيد، بيا
استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)