فکر کن صید شوی،بال و پرت را بِبُرند
بعد در گوش تو آهسته بگویند آزاد...
#سجاد_صفریاعظم
ببخش، بیخبری از تو طاقتم را کشت
وگرنه دوست ندارم مزاحمت باشم...
#سجاد_صفریاعظم
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
ببخش! بیخبری از تو طاقتم را کشت
وگرنه دوست ندارم مزاحمت باشم
━━━━💠🌸💠━━━━
#سجاد_صفریاعظم
جاده "با "انتظار "می آید
"چمدان "با" قطار" می آید
شهر را دوره کرده تنهایی
ناله از این حصار می آید
از درختان باغ مدت هاست
ضجه ی قارقار می آید
بعد تو از نگاه شاعرها
چند بیتی غبار می آید
خسته ام مثل گرگ پیری که
با شغالان کنار می آید
مرد تنها دلش که می گیرد
به گلویش فشار می آید
هق هقم را ببخش، گاهی اشک
دم رفتن به کار می آید
آه ای فصل های سرگردان
باز یعنی بهار می آید...؟
#سجاد_صفریاعظم
یک جرعه آب در ته لیوان هنوز هست
در پارههای پیرهنم جان هنوز هست
دیوارها اگرچه مرا دوره کرده اند
یک پنجره به سمت خیابان هنوز هست
این جا کسی به بی کسی ام پی نمی برد
وقتی که لطف حاشیه سازان هنوز هست
هرچند لحن قافیه هایم عوض شده
درمن هزار مرد پریشان هنوز هست
در پرسه ی شبانه ی من بین واژه ها
یک بغض تلخ، از تو چه پنهان هنوز هست
بگذار زخم های دلم را نهان کنم
در دست این قبیله نمکدان هنوز هست
دل را به زنگ قافله خوش کرده ایم و آه
اندوه چند ساله ی زندان هنوز هست
#سجاد_صفریاعظم
با جادهها به خاطر من ائتلاف کن
برگرد و در حریم دلم اعتکاف کن
بردار چادر عربی را غزل بپوش
شعری بخوان و دور سکوتم طواف کن
گاهی میان قافیههای شبانهات
دست مرا بگیر و مرا اعتراف کن
بیروسری هوای دلم را قدم بزن
شب را کنار وسوسه هایم خلاف کن
دستم به شعرهای سیاسی نمیرود
چشمان سبز فتنه ایت را غلاف کن
بی تو کبیسهاند تمام دقیقهها
تقویم را از این همه نحسی معاف کن
#سجاد_صفریاعظم
@abadiyesher