"بادا سپید، روی تو ای سرزمین سبز
هر گوشه از تو رشک بهشت برین سبز
هر سو نهاده دست زمرد نشان حسن
در جای جای دامن تو نقطهچین سبز
در حلقهی ظریف تراش طلای زرد
آنجا نشانده زرگر هستی نگین سبز
هر سال با تجلّی خورشید لاله ها
داغی چو لعل ناب نهد بر جبین سبز
از بهر صید مرغ دل من نهادهای
گاهی کمان سرخ و زمانی کمین سبز
هر جا سخن ز بیش و کم سبز گفتهاند
اینجا حکایتیست چنان و چنین، سبز
یاقوت سرخ و لعل مذاب و عقیق ناب
در آستین تاک بوَد همنشین سبز
کم نیست در بساط جهان خوب دلنشین
دارد ولی صفای دگر دلنشین سبز
دل میبَرد ز عارف شوریده در خزان
آنگه که رنگ زرد شود جاگزین سبز
ای لالههای سرخ سرافراز باغ عشق
دستی بر آورید از این آستین سبز
عمری (سعید) در خط خونین لالهها
همواره دل نهاده به عشق قرین سبز
#سعید_بداغی