قسم خورده ای! اهل ایثار باش
قسم خورده ای! پای این کار باش
تو در جمع یاران در آغاز راه
به قرآن قسم خورده ای یار باش
به خنّاس ها پشت کن مثل مرد
به قول و قرارت وفادار باش
به قرآن قسم! وقت جنگ است، هان!
بیا در صفِ اهل پیکار باش
به قرآن قسم! فتنه پیچیده است
به یاران بپیوند، هشیار باش
به قرآن! که دنیا نیرزد به هیچ
گذر کن ز دنیا، سبک بار باش
بیا فارغ از فکر نام و مقام
رضای خدا را خریدار باش
سلاح سپاه علی وحدت است
بگو یا علی و علمدار باش
سپاه علی در دل معرکه است
بیا نوبت توست عمار باش
مِن المؤمنینَ رجالٌ بخوان
مسلمان بمان، آبرو دار باش
در این راه لغزان، خدایا خودت
دل سُست ما را نگهدار باش
#سعید_تاجمحمدی
کی صبر چشمان صبورت سر میآید؟
کی از پس لبخندت این غم برمیآید؟
با هر صدای کوبۀ در بعد سی سال
جان و دلت با شوق، پشت در میآید
گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم
چشم و چراغ خانهام آخر میآید!
گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت
«دارد زمان انتظارت سر میآید...»
سی سال پای قاب عکسی صبر کردن
این عشقها تنها به یک مادر میآید
صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص
گفتند دارد باز هم پیکر میآید
رفتی و در بخش شناسایی جوانی
تبریک گویان با دو چشم تر میآید
از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال
یک پیکر از قنداقه کوچکتر میآید
آه از صدای روضهخوان ظهر تشییع:
«اکبر به میدان میرود اصغر میآید...»
از دشت حاصلخیز ایثار و شهادت
عمریست دارد لالۀ پرپر میآید
از باغ حاصلخیز ایمان و رشادت
عمریست دارد میوهی نوبر می آید
بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز
با چشم تر یک مادر دیگر میآید
#سعید_تاجمحمدی
@abadiyesher
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان
که تیغ تیز میدان میدهد سَیّاس را برهان
سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ
اگر هم بسته باشد مجتبی با دشمنش پیمان..
حسن تنها نه در منزل اسیر حیلۀ زن بود
که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان
حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او
حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان
به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامۀ احمد
به روی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان
بپرس از کوچهها بعد از علیبنابیطالب
کدامین شانه در تاریکی شب میبَرَد اَنبان؟
کسی که گرد فرشش را تبرک میبرد جبریل
نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان
مُعزّ المؤمنین است او بپرس از مردم نجران
کریم اهلبیت است او بپرس از سورۀ انسان..
#سعید_تاجمحمدی
@abadiyesher