سلام
شبتون به خیر
خودت ببین که چگونه ست بی تو حالاتم
مپرس حال مرا...خسته از سؤالاتم
تفاوت من و تو مثل عشق بود و وفا
تویی که بایدی و من که از محالاتم
چقدر بی تو بخندم در آینه به خودم
به آنچه با تو گذر کرد در خیالاتم
مرا که طاقت تنها شدن نبود، ای کاش
سکوت و صبر نمی بود از کمالاتم
به غار کوچک خود خو گرفته ام عمریست
پیمبری شده ام غافل از رسالاتم
قرار بود که گرمت کنم... که سوزاندم!
مرا ببخش دل من که بی مبالاتم
...
اگر که رود از آبادیت عبور کند...
دلم خوش است به اینگونه احتمالاتم
.
.
#سعید_تاج_محمدی
#امام_باقر_ع_مدح
درختها قلم و هرچه بحر، جوهر تو
نبود علمي اگر بسته بود دفتر تو
تو گرم بحثی و چون کودکانِ مشقنویس،
فرشتگان زده زانو به پای منبر تو
حدیث و آیه و تفسیر، تیغ و شمشیرت
محدثان و فقیهان سپاه و لشکر تو
عجیب نیست که انقدرها کریم شدی
که دختر حسن ابن علیست مادر تو
تویی که قبل ولادت توسط جابر
رسانده است سلام تو را پیمبر تو
طلوع صبح ظهورست وعدهی عشاق
قرار و وعدهی ما مرقد مطهر تو
#سعید_تاج_محمدی