eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ روز هشتـــم دلــم انــدوه محــــرم دارد با ســلامی به حسیــن اشک دمادم دارد دلم از زمـــزمــــهٔ داغ جــوان می گیـرد چون به قدرِ شب هشتم دل من غم دارد ۱۴۰۲/۱/۱۰
❁﷽❁ عیــد است و زیارت حـرم می خواهم عیــــدانه از آقـــای کــــرم می خواهم صبح است و هــوای کربلا زد به ســرم امروز فقط حرم فقط حرم می خواهم ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۲/۲/۲
❁﷽❁ عمری است دلم شیفتهٔ کوی حسین است صبح آمده و راهـیِ بین الحرمین است رزق سحرم عرض سلامی است به ارباب این عرض ارادت هم ازالطاف حسین است ۱۴۰۲/۲/۱۰
رو به شش گوشه ترین کعبهٔ دل ، اول صبح بدهیم از سرِ جان ، محضر ارباب ، سلام
پـروانـه ای شکســته پرم در هوای تو راهی شدم به سمت حرم در هوای تو بال و پرم ببخش که این شوق کربلا هر صبح می زند به سرم در هوای تو
بر شــاه کرم ، به حضـــرت نور سلام بر صاحب بین الحرمین پر شور سلام مــن زائــر هـــــــر روزهٔ درگـــاه تو ام امـــروز هــم از من به تو از دور سلام ۱۴۰۲/۹/۳
💔 گفتم که عطر چیست قلم، راز سیب گفت هــر واژه ، السّلامُ علیـــکَ الحبیــب گفت گفتم که مَشـــک ، جـام بلیٰ را اشاره کرد وقتی که در اَلَـست ، خدا از نصیب گفت گفتم بهشــت ، کرب و بلا را رقــــم زد و آهی ، قلم کشید و کـــلامی عجیب گفت گفتم که چیست قصهٔ این شور در سرم شعری سرود و حال دلی بی شکیب گفت برپا نمود خیــــمهٔ غم در میــــان شـــعر از غــــربت خیــــام حسیــن غریب گفت یک روضه مثل روضهٔ شمسُ الشُموس خواند مانند روضــه ای که به اِبنُ الشّبیب گفت وقتی رسید روضه به گودال، واژه سوخت آنجا که از جســـارت یک نانجیــب گفت از خواهری نوشت که صبرش جمـیل شد از بس که در قنوت خود أَمَّن یُجیب گفت آهی کشــید و زمزمه از دختـــری نوشت وقتی ســــلامِ خسته به شَیْبُ الخَضیب گفت تا دید روی زخمی و خــاکی ، زبان گشود با هر اشـــاره ، روضــهٔ خَـدُّ التَّریب گفت جانش به لب رســید به عَجّل وفاتی اش از بس که بر اجـــابتِ آن یا مُجیـب گفت درمـان درد خویش گرفت از تو یا حسین وقتی که درد دوریِ خود با طبیــب گفت هر کــس که برد نام تو ، آری نجات یافت حتی مسیـــح نام تو را بر صلــیب گفت (کیمیا) ۱۴۰۲/۹/۹
وقتی که به هر دَم برسد رایحـهٔ سیب ذکر خوش هر بازدمم ،نام حسین است