از زبان همسر یک شهید🍃🌹
به لحظه لحظه ی لبخندهای تو سوگند
که رفت بعد تو از لحظه لحظه ام لبخند
چه قدر بودنمان در کنار هم کوتاه
چه قدر بعد تو آوای گریه هام بلند
که گفته است در خانه بعد تو بسته ست؟
مدام خاطره ها می روند و می آیند
گرفته حلقه ی اشکی فضای چشمم را
به یاد حلقه ی دستت که مثل گردنبند...
پر از تلاطمم آری نمی رسد هرگز
به بی قراری من بی قراری اروند
خوش است دور سر تو همیشه چرخیدن
چه غبطه ها که نخوردم به حال آن سربند
نمانده وقت زیادی به عید می آیی؟
به شوق آمدنت دود می شود اسفند..
#سمانه_خلف_زاده