eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
همین تکیده و تنها که می‌روی خوب است گزیده باش دلا! تن به ابتذال مده...
سلامم می‌دهی اما در آغوشم نمی‌گیری برای مستحبی، واجبی را ترک می‌گویی
کـجـا بـرده‌ است قـایـق را تقــلّاهـای پـارویی بـه جـای شاه‌ماهی صــید کردم بچه میگویی پری‌هایی که پنهاننـــد در موجی کف‌آلــوده مـرا بـردند سوی او، به افسونی، به جادویی تلف کـردم فسـونم را، نـدارد هیچ معنـایی بـرایش پیـچش مـویی، اشارتهای ابــرویی بـریدم، پـاره کردم، لت زدم، از تـه تراشیـدم مگر زنجیــر را عبــرت شـود تعـزیـرِ گیسویی شبیــه ماهی‌ام، انـداختـــه در تـابـه‌‌ی داغی که شب تـا صبـح می‌غلتـم ز پهلویی به پهلویی بـه یغمـــا بـرده‌ای امنیت مـا را، عجب کـاری! بـه هیـچ انگاشتی شخصیت ما را، عجب رویی! ســلامم می‌دهی امـا در آغوشـم نمی‌گیری بــرای مستحبّی ، واجبی را تــــرک می‌گویی !! @abadiyesher
پیش بگذار، مجال تو همین یک قدم است راه دور است ولی هر قدمی مغتنم است برسان دست به هل دادن دیوار قفس هفت دیواره‌ی بی‌روزن اگر پشت هم است جرم این دوخته لب عربده‌ی مستی نیست که به نجوای نجیبانه‌ی حق متهم است ترس همسایه‌ی مرگ است، چراغی بر کن یأس با لشکر خاموش عدم هم‌قسم است گاه در چاه فراموشی خود می‌پوسد آن که بی‌جربزه و بی‌جگر و بی‌جنم است آخ آزادی بی‌تاب که در زنجیری که تنت سوخته‌ی داغ و درفش ستم است روحت از سستی یاران خودت مجروح است پشتت از بار رفیقان کم‌آورده خم است پا نهادم به زمین تو نمی‌دانستم راه دشوارتر از آنچه که پنداشتم است ... رحم کن، فاش مگو، روضه‌ی مکشوف مخوان یک دل سیر اگر کریه کنم باز کم است @abadiyesher
منجی نمی‌خواهم رفیقم باش زانو به زانویم قدم بردار از من فروغی در نمی‌آید زحمت نکش بیخود گلستان‌وار غمگین‌تر از آنم که می‌دانی دست از سرم بردار بازیگوش  دست از سر جرّاحی روحم با تیغ طعنه، دشنه‌ی آزار بگذار تا روح جهان خود، فرزند دوران خودم باشم افشاگر ویرانی انسان، صورتگر سنگینی آوار عریان روایت می‌کنم غم را، بی‌رحمی آدم به آدم را انصاف اندک، طاقت کم را، حرص و فریب و کینه‌ی بسیار سرخوردگانی با هم و تنها، سوهان روح و جان یکدیگر در زخم هم انگشت چرخانده، بر ضعف هم بدخواه و کاسب‌کار من هرچه می‌گویم نمی‌فهمی دیوار سنگینی است بین ما گویی جهانم را نمی‌بینی بیگانه‌ای با رنج من انگار الگو نمی‌خواهم کنارم باش اشباعم از پند حکیمانه زخمی‌تر از آنم که می‌دانی، مرهم به روی زخم من بگذار @abadiyesher