دل تنگم و دلتنگ نبودى که بدانى چه کشیدم
عاشق نشدى ، لنگ نبودى که بدانى چه کشیدم
کو قطره اشکى که به پاى تو بریزم که بمانى ؟
بى اسلحه در #جنگ نبودى که بدانى چه کشیدم
تو آن بت مغرور پیمبر شکنى، داغ ندیدى
دل بسته به یک سنگ نبودى که بدانى چه کشیدم
تو تابلوى حاصل دستان هنرمند خدایى
نقاشى بى رنگ نبودى که بدانى چه کشیدم
گشتم همه جا را پى چشمان پر از شوق تو اما
فرسنگ به فرسنگ نبودى که بدانى چه کشیدم
#سیدتقی_سیدی
@abadiyesher
قول دادم برود از غزل آتی من
لطف کن حرف نزن قلب خیالاتی من
#سیدتقی_سیدی
@abadiyesher
آبادی شعر 🇵🇸
قول دادم برود از غزل آتی من لطف کن حرف نزن قلب خیالاتی من #سیدتقی_سیدی @abadiyesher
مثل یک کودک بد خواب که بازیچه شده
خستهام خستهتر از آنکه بگویم چه شده
در خیالات بهم ریختهى دور و برم
خیره بر هر چه شدم خاطرهاى زد به سرم
مىروم چشم ترم را به زیارت ببرم
تا از آن چشم نظر باز شکایت ببرم
.
ناممان منتسبش بود نمیدانستیم
جانمان در طلبش بود نمیدانستیم
خبر آمد همه جا شعر تو را میخواند
شعرمان ورد لبش بود نمیدانستیم
.
قول دادم برود از غزل آتى من
لطف کن حرف نزن قلب خیالاتى من
مشکلت با من و احوال پریشانم چیست ؟
قلب من تند نرو صبرکن آرام بایست
نفسم را به هواى نفسى تازه بگیر
قد عاشق شدنم را خودت اندازه بگیر
بخدا هیچ کسى مثل من آزرده نشد
مثل لبهاى تو انقدر ترکخورده نشد
هیچ کس مثل من از دست خودش شاکى نیست
از همین فاصله برگرد تو هم باکى نیست
.
فرق دارد دل من با دل تو عالمشان
در دهانم پر حرف است نمى گویمشان
به خودم سیلى سرخى زدم و دم نزدم
آن زمان که همه فریاد زدند از غمشان
.
پشت وابستگىام هست دلیلى که نپرس
منم و تجربهى طعم اصیلى که نپرس
حرف دل را که نباید بگذارى آخر
این چه چشمان شروری است که دارى آخر ؟
چشم تو روى من غمزده شمشیر کشید
قلب من یاد تو افتاد فقط تیر کشید
حملهى قرنیهها را نپذیرم چه کنم ؟
من اگر دست تو را سخت نگیرم چه کنم ؟
هر چه من مىکشم از این دل نامرد من است
این غزلها همگى گوشهاى از درد من است
#سیدتقی_سیدی
@abadiyesher
خودت شاید نمیدانی چه کردی با دلم امّا
دل یک آدم سرسخت را بردی، خدا قوّت!
#سیدتقی_سیدی
@abadiyesher
هدایت شده از شعرکده
اين غزل ها همگى گوشه اى از درد من است
آنقدر شعر براى نسرودن دارم
#سیدتقی_سیدی
@sher_kade
عشق یعنی که موهای تنت میایستد
هر زمان که نام او را روی لب میآوری
#سیدتقی_سیدی
@abadiyesher
یک نفر گفت خدا کاش که عاشق بشوم
شد و در پیچ و خم عشق خدا را گم کرد...
#سیدتقی_سیدی
@abadiyesher
فقط اجازه بده در نبودنت شب ها
كمى به فكر تو باشم اگر جسارت نيست...
#سیدتقی_سیدی
@abadiyesher
هم خندهام و بین مجانین همه گیرم
هم با غم و اندوه مراعاتِ نظيرم
یک ثانیه هم نیست که فکر تو نباشم
بین دل و این خواستنِ یکسره گیرم
من تاریِ مغرب تو درخشیدن صبحی
من راه ندارم به تو، باید بپذیرم
در باور من نيست تو را داشته باشم
با ياد تو هم قانعم از بس كه فقيرم
وصل تو اگر موجب عادت به تو باشد
ترجيح من اين است كه دلتنگ بميرم
#سیدتقی_سیدی
@abadiyesher
سرزنش مى كنى مرا اما
به گناهم دچار خواهى شد
عشق وقتى تنيده شد به تنت
سخت بى اختيار خواهى شد
#سیدتقی_سیدی
@abadiyesher