شب همان شب وُ
روز همان روز وُ
هنوز هم همان هنوز
من بدهکارِ هزار سالهی بارانم،
آیا کسی لیوانِ آبی دستِ من خواهد داد؟
#سیدعلی_صالحی
••
.
{🌙}ترسم از این است
که یک شب بخواهی به خوابم بیایی
و من همچنان به یادت بیدار نشسته باشم!
#سیدعلی_صالحی
با من مدارا کن بعدها دلت برایم تنگ خواهد شد !
#سیدعلی_صالحی
چشم و دل دانی چه خواهند این حوالی؟!
بودنت را
دیدنت را
قانعم، حتی کمی..!
#سیدعلی_صالحی
سلام!
حال همهی ما خوب است
ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگويند
با اين همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی میگذرم
که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و
نه اين دلِ ناماندگارِ بیدرمان!
تا يادم نرفته است بنويسم
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
میدانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازهی باز نيامدن است
اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببين انعکاس تبسم رويا
شبيه شمايل شقايق نيست!
راستی خبرت بدهم
خواب ديدهام خانهئی خريدهام
بیپرده، بیپنجره، بیدر، بیديوار ... هی بخند!
بیپرده بگويمت
چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نيک خواهم گرفت
دارد همين لحظه
يک فوج کبوتر سپيد
از فرازِ کوچهی ما میگذرد
باد بوی نامهای کسان من میدهد
يادت میآيد رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بياوری!؟
نه ریرا جان
نامهام بايد کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آينه،
از نو برايت مینويسم
حال همهی ما خوب است
اما تو باور نکن!
#سیدعلی_صالحی
@abadiyesher
تو را که لمس میکنم
سر انگشتانم جوانه میزند
انگار که آب به خاک تشنه رسیده باشد ...
#سیدعلی_صالحی
@abadiyesher
هدایت شده از خوبان پارسیگو
و شعر آخرین شفای اندوه آدمی است... 💔
#سیدعلی_صالحی
من با چشمان تو
اندوه آزادیِ هزار پرندهی بیراه را
گریسته بودم
و تو
نمیدانستی...
#سیدعلی_صالحی
@abadiyesher