eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ما از ازل بنای رسیدن نداشتیم در واقع اشتیاق پریدن نداشتیم مانند اشک چشم یتیمی که یخ زده در کوچه ها هوای چکیدن نداشتیم در گوش مان نرفت که عشقی طلب کنیم لامذهب اشتهای شنیدن نداشتیم تحسین شدیم از اینکه به پا ایستاده ایم غافل از اینکه نای خمیدن نداشتیم آمد شبی اجل که ملاقاتمان کند برگشت و گفت ارزش دیدن نداشتیم دنیا چه زود راه خودش را گرفت و رفت بیچاره ما که پای دویدن نداشتیم
 یِک نَفَر هَست که خود نیست وَلی خاطِره‌اش صُبـحِ هَـــر روز مَـــرا سَخــت بَغَــل می‌گیــرَد
گرگ است نه والله که یک روبه گیج است با اینکه رخ موز گرفته است هویج است حرفی نزد از نطفه مولای خودش چون یک شهر در آن واقعه شوم بسیج است
اگر امروز به دل غصه ممتد داریم همه از روز دهم خاطره ی بد داریم
حرف ها باد هوا نیست غلط میگویند گاه یک جمله فقط،جان تو را میگیرد 🌴💙🌴
صحبت که جانشین نوازش نمیشود گاهی برای درد و دل آغوش لازم است...!
سیزده بار اگر جان بستانی از من باز تا زنده شوم با تو گره خواهم خورد
یک ‌نفر هست که خود نیست ولی خاطره‌اش صبح هر روز مرا سخت بغل می‌گیرد
صحبت که جانشینِ نوازش نمیشود گاهی برای درد و دل آغوش لازم است @abadiyesher
کویر تشنه نمی‌مانْد و سبز می‌شد اگر نگفته بود به باران، که دوستت دارم ! @abadiyesher
یک‌نفر هست که خود نیست ولی خاطره‌اش صبحِ هر روز مرا سخت بغل می‌گیرد @abadiyesher
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
کویر تشنه نمی‌مانْد و سبز می‌شد اگر نگفته بود به باران، که دوستت دارم ! @abadiyesher