#کور باشم وَ نبینم که تو #دلبر داری
از #رقیبانِ من ای کاش که دل بر داری
آمدی در #دلِ من حادثه بر پا کردی
حال با #رفتنِ خود فاجعه در سر داری
#چشم مشکیِ تو ایمان کده ی آبادی ست
بی کتاب آمده و...حکم #پیمبر داری
چه کنم! این طرفِ ده همه #مجنون تو و
آن سوی #دهکده صد وامقِ دیگر داری
کار من #شاعری و حرفه ی تو #فتنه گری ست
تا دو تا #چشمِ غزل ریزِ پر از شَر داری
گفتی از #رفتنِ من بوده که اینقدر بلا...
...و بلاها به سرم #رفتنت آورد آری😕😢😕
چه حرف ها که درونم نگفته می ماند!
خوشا به حال شماها که #شاعری بلدید...
#رضا_احسانپور