یا جوادالائمه ادرکنی...
میرسد بوی رحیلش اندک اندک بر مشام
می شود خاموش ،شمعِ عمرِ کوتاهِ امام
در میان پایکوبی، در میان هلهله
سوزِ بانگ العطش از حجره میآید مدام
نورِ چشمانِ رضا را سوی مقتل می برند
پس چه شد ای قومِ بیدین حرمت شهرُ الحرام؟
یاد شد از هلهله ناگه دلم آتش گرفت
رد نشد صدشکر جسمش از دل بازار شام
او که خود پشت و پناه شیعهی مظلوم بود
جسم بیجانش کنون افتاده روی پشت بام
گرچه با جود و سخایش خلق را شرمنده کرد
وقتِ رفتن اینچنین کردند او را احترام
کاسهی آبی کنارش هست، امّا وایِ من...
مثل ارباب غریبش میدهد جان، تشنهکام
شب، شبِ روضه است زهرا آمده تا کاظمین
روضهی مکشوف لازم نیست دیگر والسلام
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
۱۴۰۳/۳/۱۷
سوخت از زهر سرخ کین جگرت
مادرت فاطمه است نوحهگرت
نیست در مجلس غمت امسال
چشم خونبار (خادمِ پدرت)...
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#خادم_الرضا
#شهید_جمهور
✍️#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
۱۴۰۳/۳/۱۸
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#یاجوادالائمه_ادرکنی
سخاوت، سائل باب الجواد است
کرامت، حاصل باب الجواد است
چه زیبــا برگـــزیده قبلـــهاش را
دلی که مــایلِ باب الجـواد است
#رقیه_سعیدی(کیمیا)