آیا نصیبی از عشق ، جز انتظار دارم ؟
جز یک کویر خشک و پر شوره زار دارم؟
عشق است و بی قراری دردی است اختیاری
با درد عشق آری هر شب قرار دارم
#شهرام_آذین
#بخشی_از_یک_غزل
#شماره_ثبت_۶۲۷۲۵۹
اگر چه از منِ غمدیده سخت دلگیری
علاج کن غم دل را به لطف و تدبیری
غزل غزل غم هجران سرودم، اما حیف!
نداشت در دل سنگ تو هیچ تاثیری
رسیده کار من امشب به فالِ قهوهی تلخ
نشسته در ته فنجان، چه تلخ تعبیری!
«قرار چیست؟ صبوری کدام و خواب کجا؟»
خیال چیست، من و تو کجا، چه تقدیری؟
تو نیستی و شب و روز من جهنمی است
تو با بهشت خودت دلخوشی و درگیری
به هم تنیده روانم، از آن پریشانم
ندارم از تو، نه یادی، نه عکس و تصویری
بیا! بیار به سویم نسیم عشقت را
اگر چه از منِ دیوانه خسته و سیری
مباد آنکه نیایی و مبتلا بشوم
به همنشینی دیوانههای زنجیری
#شهرام_آذین
محبوب من ، به خاطرم آری....هنوز هم؟
در قلب عاشقم ، تو نگاری .... هنوز هم
من بی تو هیچ هیچم و با تو در اوج اوج
چون من به درد عشق دچاری هنوز هم؟
#شهرام_آذین
#بخشی_از_یک_غزل
#شماره_ثبت_ ۶۲۶۱۲۰
در ذهن من بجای حقیقت حباب ریخت
وقتی که رفت ، در دل من اضطراب ریخت
در کام من نشانده فقط طعم زهر را
در کام دیگران قدحی از شراب ریخت
#شهرام_آذین
#بخشی_از_یک_غزل
داده ما را عشق این مدت فقط آزارها
برده تا اوج جنون ، اوج فلاکت بارها
نیستی و با خیالت هفت شهر عشق را
سیر خواهم کرد طبق منطق عطارها
#شهرام_آذین
#بخشی_از_یک_غزل
#شماره_ثبت_۶۲۶۴۵۸
از دیده رفته ای و به جانم نهان تویی
بر بامِ آسمان دلم، کهکشان تویی
من ساقه های غرق به مرداب عاشقی
آن غنچه ی شکفته ی نیلوفران تویی
#شهرام_آذین