eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
آن حرف که از دلت غمی بگشاید در صحبت دل شکستگان می‌باید هر شیشه که بشکند، ندارد قیمت جز شیشه‌ی دل که قیمتش افزاید
دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید
دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید
‏تیری زدی و زخمِ دل آسوده شد از آن هان ای طبیبِ خسته‌دلان! مرهمی دگر...
ای زاهد خود نمای سجاده به دوش دیگر پی نام و ننگ، بیهوده مکوش ستاری او چو گشت در عالم فاش پنهان چه خوری باده؟ برو فاش بنوش
ایها القلب الحزین المبتلا فی طریق العشق انواع البلا لیکن القلب العشوق الممتحن لا یبالی بالبلایا و المحن کی بود در راه عشق آسودگی؟ سر به سر درد است و خون آلودگی تا نسازی بر خود آسایش حرام کی توانی زد به راه عشق، گام؟ غیر ناکامی، دراین ره، کام نیست راه عشق است این، ره حمام نیست!
خود گنه کاریم و از دنیا شکایت می کنیم غافل از خود دیگری را هم قضاوت می کنیم کودکی جان میدهد از درد و فقر و ما هنوز چشم می بندیم و هر شب خواب راحت می کنیم
بیخبر از هم دگر آسوده خوابیدن چه سود... بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟!... زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید... ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟!...
زنده را تا زنده است بابد به فریادش رسید بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟ برمزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟ زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود؟ گر نرفتی خانه اش تا زنده بود خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟ گر نپرسی حال من تا زنده ام گریه و زاری و نالیدن چه سود؟ زنده را در زندگی قدرش بدان ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟ گر نکردی یاد من تا زنده ام سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟
آراسته ظاهریم و باطن، نه چنان القصه ، چنانکه می‌نماییم ، نَه‌ ایم ...
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ تا بتـوانی، ز خـلق، ای یـار عزیز! دوری کن و در دامن عزلت آویز! انســان مجـازیند ایـن نسـناسان پرهـیز! ز انسـان مجازی، پرهیز! ━━━━💠🌸💠━━━━ 😐
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ تا بتـوانی، ز خـلق، ای یـار عزیز! دوری کن و در دامن عزلت آویز! انســان مجـازیند ایـن نسـناسان پرهـیز! ز انسـان مجازی، پرهیز! ━━━━💠🌸💠━━━━ 😐 تا بتوانی با سکون ت خونده می‌شده
ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪ ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ :)
هـر شیشه کـه بشکند ، ندارد قیمت جز شیشه ی دل که قیمتش افزاید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در وصف علی بس، که بوَد دست خدا در وصف خدا بس، که علی بندۀ اوست 🌿
یارب! چه فرخ طالعند، آنانکه دَر بازار عشق دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند...
گفتیم مگر که اولیائیم ، نِه ایم یا صوفیِ صفّه ی صفائیم ، نِه ایم آراسته ظاهریم و باطن نه چنان القصّه چنانکه می نمائیم ، نِه ایم
در میکده دوش، زاهدی دیدم مست تسبیح به گردن و صُراحی در دست گفتم: ز چه در میکده جا کردی؟ گفت: از میکده هم به سوی حق راهی هست
بیخبر از هم دگر آسوده خوابیدن چه سود بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟! زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟!
شب‌های هجر را گذراندیم و زنده ایم ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
بی روی تو خونابه فشاند چشمم کاری به جز از گریه نداند چشمم میترسم از آنکه حسرت دیدارت در دیده بماند و نماند چشمم @abadiyesher