eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچه آمد به سرم زیر سرچشم تو بود عاشقی حادثه‌ای بر اثر چشم تو بود دوستت دارم و می‌خواهمت ای شاعر من رویش زلزله با این خبر چشم تو بود عشق می‌آمد و آرامش من در هم ریخت وه چه شب‌ها که دلم دربدر چشم تو بود دل من با همه‌ی خستگی‌اش همواره رام و آرام‌ترین همسفر چشم تو بود روزها رفت و وفایت به سرآمد چه کنم؟ سرنوشت دل من در خطر چشم تو بود چه بلاها که در این راه تحمل کردم کاش یک ذره‌ی آن در نظر چشم تو بود مثل باد آمد و آرام‌تر از باد گذشت روزگاری که پر از دردسر چشم تو بود بودنت خون جوانی به رگانم می‌ریخت گرچه صد جور کلک زیر سر چشم تو بود