eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5873225562322901142.mp3
797.7K
خدا در ابر پنهان کرد ماه و آفتابش را تمام آسمان بارید بغض و اضطرابش را محمد(ص) آفتاب و ماه عالم دخترش زهرا(س) زمین ازغصه می‌میرد نبیند ماهتابش را 🎼 بهداد بابایی و نوید افقه (بغض) 🎤 @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دارم با خدا گفتگو می‌کنم دلم رو به مهرش رفو می‌کنم واسه اینکه حال تو هم خوب شه واست حال خوب آرزو می‌کنم @abadiyesher
باران ببار نبض زمین خوب‌تر شود بغض گلو گرفته‌ی من با تو سر شود باران ببار روی بر و دوش پنجره تا شیشه از هــــوای دلم با خبر شود چتر خیال زندگی‌ام را جــــلا بده شُرشُر بزن که گوش زمین نیز کر شود تو سیر سیر گریه کن و خوب خنده کن پاییز هم به خاطر تو شعله‌ور شود پایان بده به خاطره‌ام ابر سرنوشت این غصه‌های قصه شده در‌به‌در شود آبان گذشت و قصه‌ی آذر شروع شد باران بـــــبار حال بــــــدم خوبتر شود 🌨 @abadiyesher
هدایت شده از نبض قلم
تا حضرتِ خورشید مردد می‌شد شادابی برفِ کوچه بی حد می‌شد تعطیلی شهر، بی‌نهایت زیباست از هر طرف آدم برفی رد می‌شد ❄️☃️ @nabzeghalam
عشق کمیاب است اما بی گمان نایاب نیست آفتابِ مهربانی تا ابد در خواب نیست می‌رسد روزی که دلتنگِ تماشایم شوی هیچکس مانند من از دوری‌ات بی‌تاب نیست طاقتم کم می‌شود وقتی که پیشم نیستی ماهِ من، انگار در هفت آسمان مهتاب نیست بعدِ تو هر اشک بغضم را به آتش میکشد کاش میگفتی که آتش همنشین آب نیست می‌روی و از تو در آغوشِ من جا مانده است تیک تیک ِساعت و عکسی که از تو قاب نیست کاش می‌پرسیدی احوالِ مرا قبل از سفر بی تو اکنون، حال و روز شعرهایم ناب نیست @abadiyesher
هدایت شده از نبض قلم
هم مهر ِبدون سازه می‌خواست دلم هم بوسه ی بی اجازه می‌خواست دلم از سیبِ معطر شده‌ی لب‌هایت یک صبح بخیرِ تازه می‌خواست دلم @nabzeghalam
می‌آیی و هی نگاه می‌اندازی در چشم و دلم گناه می‌اندازی خورشیدی و هر صبح به یک ترفندی صد بازی تازه راه می‌اندازی! @abadiyesher
سپیده سر زد از دیوارِ سنگی حیاط خانه‌مان شد رنگ رنگی دوباره حضرت خورشید گل کرد دهان کوچه وا ماند از قشنگی! @abadiyesher
هدایت شده از نبض قلم
همینکه برف آمد کوچه سُر شد لبِ هر غنچه‌ای لبریز دُر شد بغل وا کردم وخورشید، ها کرد دهانِ کوچه از قندیل پُر شد! @nabzeghalam
هم مهر ِبدون سازه می‌خواست دلم هم بوسه ی بی اجازه می‌خواست دلم از سیبِ معطر شده‌ی لب‌هایت یک صبح بخیرِ تازه می‌خواست دلم @abadiyesher
ای عشق مرا جای خودت دعوت کن با نامه و امضای خودت دعوت کن همواره نگاه دلنشینی داری من را به تماشای خودت دعوت کن! @abadiyesher
شب رفت و صدای پای خورشید آمد گلشیدترین نغمه‌ی جاوید آمد برخیز و طلوع تازه را جشن بگیر خوش باش که بعدِ شامِ غم، عید آمد @abadiyesher