دستم نمیرسد که تو را دستچین کنم
این شاخه هم که خر شده سر خم نمیکند
وقتی گل انار لبت قسمت من است
پائیز از علاقه ی من کم نمیکند
یک سیب سرخ،سهم پدر بود و نصف کرد
دادش به تو که نصف کنی با من و چه بد
حواٌ شدم که مال تو باشم، ولی خدا
من را شریک بچه ی آدم نمیکند
برفم که ذره ذره مرا ذوب میکنی
در آخرین سپیده دم قلٌهی نگاه
هرکس که گر گرفته در آغوش گرم تو
دیگر توجهی به جهنٌم نمیکند
از شعر دم نزن، تو که شاعر نمیشوی
خامم که عاشقت شده ام، نه! بگو بله
از او که پای خوب و بدت ایستاده است
جز دل چه خواستی که فراهم نمیکند؟
باشد، بتاز اسب خودت را، ولی سکوت
تنها جواب رج رج شلاقهای تو
بیزحمت چمن به تو آوردهام پناه
اسبی که رام عشق تو شد رم نمیکند
#طاهره_خنیا
@abadiyesher