eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
✍هوالکریم ......................................................................... من و بارانِ چشمانم ، تو و  سرمایِ احساست من و قلبی پر از خواهش ، تو و چشمانِ الماست دلم را برده ای امّا ، دریغ از یک جو از انصاف تو کی نامهربان بودی ، که کرد اینگونه وسواست گرفتی از من آرامش ، شکستی قلب رنجورم زدی بر ساقه ام زخمی ، به ضرب کاریِ داست سرِ یاری نداری پس ، بیا دل را نسوزانش اگر از شهر برگشتی ، به شکلی باش، نشناست دِهاتی  را چه با شهری ، شوَم من با بلوط آرام برو خوش باش تا در دِه ، نپیچد نِکهتِ یاست 🔻🔻🔻 🔻🔻🔻 ══🍃💚🍃═════
✍هوالکریم ......................................................................... از دیده پنهانی، ولی در دل عیانی آرامشِ این خسته دل در هر زمانی با آن که در قلبم، شدی ساکن ولیکن چشمانِ من را در پیِ خود می‌کشانی دل، دیده را وادار کرد از رهگذرها بِستاند از معشوق زیبایش نشانی در جستجویت هر طرف، رو کرده دیدم تنها تو در غمخانه‌ها وِرد زبانی ای عشق ِ جاویدان من، طاووس زیبا آواره‌ام کردی در این دنیای فانی هرعاشقی چون من تو را خوانده است آه عشق او هم نمی داند کجایِ این جهانی خوبانِ عالم، عالمان را وعده دادند هر کس بگوید از تو، گیرد مژدگانی عمرت بلند است، عمر نوح و خضر و الیاس سروی کهن، امّا چو شمشادِ جوانی هم حمد و سوره، هم تشهد، هم  سلام و هم کعبه، هم بیت المقدس، هم اذانی 🔻🔻🔻 🔻🔻🔻 ══🍃💚🍃═════ ══🍃💚🍃═════
من از آشوب چشمانت دلی آرام میخواهم نبردی تن به تن با آن دو خون آشام میخواهم دو چشمت قاتل دلهای پاک و بی ریا باشد برای قاتلان از محکمه اعدام میخواهم هزاران سَروِ خوش قامت به خاک افتاده با مکرت من از تو خون بهای صد گل ناکام میخواهم آز آداب و رسوم آریایی دم زدی امّا چه  بی شرمانه می گفتی  کمی دشنام میخواهم بلی از محکمه خواهان برخوردم مُسرّانه مماشات و تعلّل نه شدید اقدام میخواهم 🍃💚🍃
✍هوالکریم ......................................................................... با نارفیقان از رفیقت شِکوه کردی با دشمنت گرمی، ولی با دوست، سردی وقتی رفیقت را به دشمن می فروشی باید بدانی با خودت هم ، در نبردی گر محرمت ، بازیچه ی نامحرمان شد شاید فقط در منظر بیگانه  مردی تا دشمنان حظ میبرند از ساده لوحی ت آری ، برای دوستانت کوهِ دردی پشت سرت در راه خویشان شیشه نشکن شاید دوباره لازمت شد باز گردی با ترس آب از رود ، بر میداری امّا در بین مردم گفته ای دریانوردی خود را شبیه یاس سبزی می نمودی با یک نسیم ساده ، دیدم خار زردی 🔻🔻🔻 🔻🔻🔻 ══🍃💚🍃═════ ══🍃💚🍃═════
﷽ ━━━ ما عاشقِ  خونین دیارِ لاله زاریم ما  بچّه ی فرهنگِ صبر و انتظاریم در موج خون، چون آرمان، شادیم و خندان ما آرمانِ آرمان را دوست داریم
با نارفیقان از رفیقت شِکوه کردی با دشمنت گرمی، ولی با دوست، سردی وقتی رفیقت را به دشمن می فروشی باید بدانی با خودت هم ، در نبردی گر محرمت ، بازیچه ی نامحرمان شد شاید فقط در منظر بیگانه مردی تا دشمنان حظ میبرند از ساده لوحی ت آری ، برای دوستانت کوهِ دردی پشت سرت در راه خویشان شیشه نشکن شاید دوباره لازمت شد باز گردی با ترس آب از رود ، بر میداری امّا در بین مردم گفته ای دریانوردی خود را شبیه یاس سبزی می نمودی با یک نسیم ساده ، دیدم خار زردی