eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تنهایی‌ام پر است از احساس بودنت خالی‌ست دست شاعری‌ام از سرودنت
تنهایی‌ام پر است از احساس بودنت خالی‌ست دست شاعری‌ام از سرودنت
صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد هزار معرکه دید و هزار کوفه خطر کرد صدا شدی و صدا از گلو بریده برآمد صدا شدی و صدا در سکوت تیغ اثر کرد به نیزه تکیه زد، از راه‌ مستقیم سخن گفت سوار باد شد، از کوچه‌های فتنه گذر کرد صدات خیمه به خیمه، صدات خانه به خانه گذشت و سینه‌زنان را برای روضه خبر کرد صدات ابر شد و بر کویر دغدغه بارید صدات شعر شد و فتح قله‌های هنر کرد صدات بیرق هل من معین به بام فلق زد صدات یک‌تنه شب را به خون کشاند و سحر کرد صدات در همه‌جا، در تمام پهنۀ تاریخ درون بتکده‌ها چرخ خورد و کار تبر کرد به داد کوخ‌نشیان رسید و سنگ بنا شد بنای کاخ ستم را به لحظه زیر و زبر کرد و هرکجا که شهیدی… صدات در جریان بود و هرکجا که یزیدی… صدات سینه سپر کرد و هرکجا که به بن‌بست خورد راه تکامل صدات معجزۀ تازه‌ای برای بشر کرد صدا شدی و صدایت هزار حنجره جوشید صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد
چرا از حرفهایت.mp3
زمان: حجم: 887K
چرا از حرف‌هایت گریه‌بغضی بی‌صدا مانده؟ چرا لبخندهایت گوشهٔ ویرانه جا مانده؟ چرا خاکی شده آبی اقیانوس دامانت؟ چرا گل‌دکمهٔ پیراهنت در باد وا مانده؟ عروسک‌های زخمی را در آغوشت نمی‌گیری؟ نمی‌پرسی که شال و گیرهٔ مویت کجا مانده؟ دلت در بازی پروانه‌ها و رقص ماهی‌ها... نگاه روشنت در سرزمین قصه‌ها مانده بمیرم خاطرات پرپرت را ای گل سرخم که در هر گوشه‌ای گلبرگ خون‌رنگی رها مانده کنار خشکی لب‌‌های خاموش تو می‌فهمم چرا تاریخ انسان قرن‌ها در کربلا مانده ندارد مرهمی این زخم‌های تازهٔ مکشوف ندارد دارویی این دردهای بی‌دوا مانده شهادت‌نامه می‌خوانم برایت جای لالایی تن تو روی دستم مثل رازی برملا مانده اگرچه دست یاری نیست در خون‌بازی دنیا امیدت را نبازی دخترم! دست دعا مانده... چه باکی هست از دیوار تحریم و اسارت‌ها؟ برای ما هزاران پنجره رو به خدا مانده @abadiyesher