eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
🛑#چالش🛑 مصرع دوم رو شما کامل کنید....👇👇👇 🍃بالاتر از این درد اگر هست، بگویید.....🍃 منتظرم👇 @Haz
"بالاتر از این درد اگر هست بگویید" در غزه دگر کودک خوشحال مجویید بارانِ گلوله زده بر دامن این دشت گلزار که خشکید گلی نیست ببویید @abadiyesher
بگذار که بچرخد در یک شعاع تکراری بارها بچرخد من که فربه‌ام از ثانیه‌های بی تو بودن دایره‌ای هستم که می‌غلطم: از پشت میز اداره به روی تخت ورشکسته از خیابان‌ آزادی به سمت کوچه‌ای بن‌بست از فصل بهار به سمت باغ‌های خزان‌زده از بزرگراه به تونل‌های آوارشده همچنان می‌غلطم. من از این عقربه‌های لاغر‌اندام که در تیک‌تاک خود سرگیجه گرفته‌اند هوشیار‌ترم هنوز آنها خود زخمی یک دور باطل هستند باید بپیچانم بر تن کبودشان دوازده لایه پانسمان در بیست و چهار ساعت آینده من از دیوارهایی که ساعت‌ها مرا در آغوش گرفته‌اند بیزارم... @abadiyesher
میان سایه‌ها و روشنایی مرز باریکی‌ است مبادا با خبر گردی دلت زندان تاریکی‌ است @abadiyesher
▪️ می روم تا کربلا تا کوی دوست دل چهل روز است روضه‌خوان اوست پا به پای زائران راهی شوم غرق دریای جنون ماهی شوم تا نفس دارم بگویم یاحسین... واحسینا واحسینا واحسین... کوفه را دیدم دلم رنجیده شد دجله را دیدم لبم خشکیده شد یاد آن شش ماهه در من زنده شد قلب من شورید و از جا کنده شد تا نفس دارم بگویم یا حسین... واحسینا واحسینا واحسین... تا که دیدم گنبد و ایوان او شد دل گمگشته‌ام خواهان او دل سپردم بی امان شیدا شدم در شبستان حرم پیدا شدم تا نفس دارم بگویم یا حسین... واحسینا واحسینا واحسین... @abadiyesher
جان فدایِ سرت ای عشق، دلت محترم است لحظه‌ای فرصت دیدار تو هم، مغتنم است لب من بر لب تو هر چه بماند بهتر تشنه‌ام هر چه بنوشم لب تو، باز کم است کاش دیدار تو هر ثانیه تمدید شود من نه یکبار، تو را خواستنت دم به دم است آمدی! من ضربانم چه منظّم شده است آفرین اسب سپیدی که چنین خوش قدم است خون بها هر چه که باشد رگ ما دست تو است زیر شمشیر تو این گردن ما نیز خم است @abadiyesher
زائران چون لشکری آماده‌اند تا ابد این سروها آزاده‌اند جمع عاشق در مسیرِ کربلا صاحب یک قلب پاک و ساده‌اند عشق باید این چنین غوغا کند تشنه امّا، عازم این جاده‌اند ابر رحمت بر سرش باریده است گونه‌ها خیس و به را"ه" افتاده‌اند چون "سلامی"، "باقری"،"عبّاسی"اند این جوانان نسل "حاجی‌زاده"‌اند هر که از چشمش نمِ اشکی چکید دست پر امروز "تربت" داده‌اند @abadiyesher
قسم به سیب هنوز! چشم‌های من ز خنده‌های تو مانده بی نصیب.... @abadiyesher
یک تکّه آسمان، دل من هم پرنده‌ای است ای دل! بپر تو هم، که به فردا نمی‌رسی @abadiyesher
آمد دلت کنار دلم نیمه جان نشست یک حرف زد که سوخت دلم:ظلم تا به کی؟! @abadiyesher
نمی پرسی چرا هر صحن یک دروازه دارد؟! رضا جان‌ است و بر ما لطف بی اندازه دارد نظر کرده منم ای دل چنین شاعر شدی تو! به لطف اوست هر کس شعر پر آوازه دارد شبانه روز حتی در کنارش بوده باشی دلت در صبح فردا باز حرفی تازه دارد ستون دین یکی در" قم" یکی "شیراز" و "مشهد" خدایا شکر این "ایران" ما شیرازه دارد "گلستان"، "هافبرگ" و "توپکاپی" یا که "ورسای" کدامین کاخ‌ها یک جلوه از این سازه دارد؟! @abadiyesher
زندگی!! زنی است که گاهی تندمزاجی می‌کند ولی من اخم‌هایش را نیز دوست دارم مثل گنجشک گرسنه‌ای که بی‌محابا خودش را پرت می‌کند به روی دستهای صیاد، مثل کودک گریانی که خودش را روی خاک می‌کشاند، مثل دستهای یخ زده‌ای که لذت حرارت را تا عمق جان دوست دارد... زندگی!! پارچه‌ای لطیف است پر از نقش و نگار که آن را هدیه می‌کنیم به بانویی، گاه، لبخندی‌ است که از پشت ابروهای تو در توی یک مرد سرک می‌کشد زندگی!! آیه‌هایی‌‌ است برای چشم روشنی رنگین‌کمانی‌ است بعد از رعد و برق‌های فراوان... @abadiyesher
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
سلام و عرض ادب به دوستان عزیز و گرامی آبادی شعر. هفته‌ی وحدت مبارک🌸 پیشاپیش میلاد پربرکت حضرت محمد
با هر نفسی ورد زبانم صلوات با صوت جلی تا بتوانم صلوات در مقدم گل فصل بهاران آید سرسبز شود باغ خزانم صلوات @abadiyesher