غرقِ عصیان آنقَدَر گشتم که در بازارِ حشر
گر به وزن آرند جرمِ من، ترازو بشکند . . .
#فیاض_لاهیجی
#الهی_العفو
هُولِ فردای قیامت گر ندارم، دور نیست
کردهام با تارِ زلفش عمرها مشقِ صراط...
#فیاض_لاهیجی
تو رحم اگر نکنی بر دلم،کسی چه کند؟
مَنَت به ناز برآورده ام،گناهِ من است...
#فیاض_لاهیجی
دَر قُفلِ فروبَستهٔ غَم هایِ دِلِ خویش
آن کُهنه کلیدیم ، که دَندانه نَداریم
#فیاض_لاهیجی
حـسـرت بزم تو خـورشید فلک را داغ کرد
پرتو شمع تو این پروانه را هم پر بسوخت
بسکه با یاد لبت لبهای خود را میمکید
آب حسرت در دهان چشمهٔ کوثر بسوخت
#فیاض_لاهیجی
اگر تو رخ بگشایی دلم چو گل بگشاید
بیا که رشتهٔ کارم گره به بند نقاب است
#فیاض_لاهیجی
پیران حقیقت همه طفلان طریقاند
پیر خرد آن است که دیوانهٔ عشق است
#فیاض_لاهیجی
غزل شمارهٔ ۲۱۰
یاد او در سینه کردم جامه بوی گل گرفت
دم زدم از زلف او هنگامه بوی گل گرفت
از صریر کلک، صوت عندلیب آید به گوش
بس که در تحریر نامت خامه بوی گل گرفت
جوش بلبل بر کبوتر جلوهٔ پرواز بست
تا چو برگ گل ز نامت نامه بوی گل گرفت
هر گره از طرّهٔ بند قبایت غنچهای است
تا ز همدوشیِّ سروت جامه بوی گل گرفت
شمع بیتابانه بر یاد تو میسوزد به بزم
کز بخور دود او هنگامه بوی گل گرفت
خاصگان در آتش بیطاقتیها سوختند
از نسیمت تا مشام عامه بوی گل گرفت
دست بر سر بس که بر یاد گل روی تو زد
بر سر فیّاض ما عمّامه بوی گل گرفت
#فیاض_لاهیجی
از ذوق بـغـلگـیـری آن قـامـت رعـنـا
هر مو به تنم چون مژه آغوش برآورد
#فیاض_لاهیجی
دلبهدریاداده را زآسیب طوفان باک نیست
موج آخر کشتی خود را به ساحل میبرد
#فیاض_لاهیجی
از ذوق بـغـلگـیـری آن قـامـت رعـنـا
هر مو به تنم چون مژه آغوش برآورد
#فیاض_لاهیجی
شهری ز غمزهٔ تو چو فیّاض بیدلند
تنها مرا نه عاشق روی تو ساختند!
#فیاض_لاهیجی
به روی من گل بختی نکرد خنده ولی
به تیرهبخـتی من روزگار خـنـده کند!
#فیاض_لاهیجی
آنان که در ادای سخن کوتهی کنند
تشبیه قامت تو به سرو سهی کنند
دردیکشان بزم تو از بهر احتیاط
گر مستیای کنند به صد آگهی کنند
#فیاض_لاهیجی
به روی من گل بختی نکرد خنده ولی
به تیرهبخـتی من روزگار خـنـده کند!
#فیاض_لاهیجی
زبان گفتگو بر بستهام از درد دل لیکن
خموشی یکدم از اظهار حرف راز ننشیند
#فیاض_لاهیجی
سیمای چهره رازِ دل خسته فاش کرد
گر شیشه نم برون ندهد رنگ میدهد
#فیاض_لاهیجی
ذوق صحبت میل عشرت سیر گل دیدار یار
من چه دانستم که حسرت اینقدَر دارد بهار
#فیاض_لاهیجی
هرچند دیدمت به تو مشتاقتر شدم
این درد جانفزا به دوا کم نمیشود!
#فیاض_لاهیجی
هرچند دیدمت به تو مشتاقتر شدم
این درد جانفزا به دوا کم نمیشود!
#فیاض_لاهیجی
تو رفتی از دل و در سینه آرزوت بهجاست
که چون نهال شود کنده، ریشه میماند...
#فیاض_لاهیجی