مرغ تدبیرم به سوی بام وصلش میپرید
از قضا در راه بال مرغ تقدیرم شکست
#قدسی_مشهدی
بر لب استغفار و در دل نقشِ روی و زلفِ یار
بت درون پیرهن میپرورد ایمانِ ما...
#قدسی_مشهدی
در حیرٺم ڪه دیده از
او بر نداشٺم
دل را چگونه برد ڪه
چشمم خبر نداشٺ...!!
#قدسی_مشهدی
گشته چون آینه روشن، دل بیکینهی ما
تا فتد عکس جمال تو در آیینهی ما
غمزهات ناوکِ بیداد نیاورده به زِه؛
دل به خون گشته ز مژگان تو در سینهی ما
گرمی سلسهی عشق ز داغ دل ماست
گوهرِ درد بَرَد عشق ز گنجینهی ما
عشق، پیوسته به تعلیم جنون مشغول است
رسم آزادشدن نیست در آدینهی ما
دوش بودیم ز وصل تو چو «قدسی» محروم
هست تا روز جزا حسرت دوشینهی ما...
#قدسی_مشهدی
بی تو ضعفم بود غالب، مردهام پنداشتند
مژده وصلت رسید و اضطرابم زنده کرد
#قدسی_مشهدی
روزِ قیامت هر کسی در دست گیرد نامهای
من نیز حاضر میشوم تصویر جانان در بغل
#قدسی_مشهدی
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
در حیرتم که دیده از او بر نداشتم
دل را چگونه بُرد که چَشمم خبر نداشت؟
━━━━💠🌸💠━━━━
#قدسی_مشهدی
در حیرتم که دیده از او بر نداشتم
دل را چگونه برد که چشمم خبر نداشت!
#قدسی_مشهدی
بیا ای عشق، ننگ عافیت از سرم وا کن
دلم را طاقت غم ده، سرم را گرم سودا کن
شب تنهاییام مشرق ز یادش رفته، ای گردون
رهی دیگر برای مطلع خورشید پیدا کن
گل خودروی من، آهنگ سیر بوستان دارد
برو ای دیده و در چشم نرگس خویش را جا کن
مرا خوانی به بزم خود، دهی پهلوی غیرم جا
خسک در دیدهام ریزی و گویی گل تماشا کن
اگر خواهی که ره بیرون بری از شام تنهایی
برو چون آسمان هر صبح خورشیدی مهیا کن
#قدسی_مشهدی
در حیرتم که دیده از او بر نداشتم
دل را چگونه بُرد که چشمم خبر نداشت؟!
#قدسی_مشهدی
آن که میخواهد غمی بردارد از روی دلم
کاش دل را از شکاف سینهام بیرون کند... :
#قدسی_مشهدی
@abadiyesher