eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی بهار می‌شنوم از صدای تو نازک ‌تر از گل است گل گونه‌های تو ای در طنين نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو ...
خسته ام از آرزوها؛ آرزوهای شعاری شوق پرواز مجازی؛ بالهای استعاری لحظه های کاغذی را؛ روز وشب تکرارکردن خاطرات بایگانی ؛ زندگی های اداری آفتاب زرد و غمگین؛ پله های رو به پایین سقفهای سرد و سنگین؛ آسمانهای اجاری با نگاهی سرشکسته؛ چشمهایی پینه بسته خسته از درهای بسته؛ خسته از چشم انتظاری صندلی های خمیده؛ میزهای صف کشیده خنده های لب پریده؛ گریه های اختیاری عصر جدولهای خالی؛ پارکهای این حوالی پرسه های بی خیالی؛ نیمکتهای خماری رونوشت روزها را؛ روی هم سنجاق کردم شنبه های بی پناهی؛ جمعه های بی قراری عاقبت پرونده ام را؛ با غبار آرزوها خاک خواهد بست روزی؛ باد خواهد برد باری روی میز خالی من؛ صفحه ی باز حوادث در ستون تسلیتها؛ نامی از ما یادگاری پور
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم ؛ تو را دوست دارم نه خطی ، نه خالی ! نه خواب و خیالی ! من ای حس مبهم تو را دوست دارم سلامی صمیمی تر از غـم ندیدم به اندازه ی غم تو را دوست دارم بیا تا صدا از دل سنگ خیزد بگوییم با هم : تو را دوست دارم جهان یک دهان شد هم آواز با ما : تو را دوست دارم ، تو را دوست دارم پور
دیشب باران قرار با پنجره داشت روبوسی آبدار با پنجره داشت یکریز به گوش پنجره پچ پچ کرد چک چک، چک چک، … چکار با پنجره داشت پور
خوشا هر باغ را، بارانی از سبز خوشا هر دشت را، دامانی از سبز برای هر دریچه، سهمی از نور لب هر پنجره، گلدانی از سبز پور