.
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟
پر می زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبِِِِزِِِ سرآغاز سال کو؟
رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟
#قیصر_امین_پور
كوله باري است پُر از هيچ كه بر شانه ماست!
گله از دست كسى نيست مقصر دل ديوانه ماست
#قيصر_امين_پور
دل داده ام بر باد..
بر هر چه باداباد؛
مجنون تر از لیلی،
شیرین تر از فرهاد...!
#قیصر_امین_پور
به باد حادثه بالم اگر شکست چه باک؟
خوشا پریدن با این شکستهبالیها
#قیصر_امین_پور
🍃🌼🍃
🌼🌸
🍃
با تیشهی خیال تراشیدهام تو را
در هر بُتی که ساختهام دیده ام تو را
از آسمان به دامنم افتاده آفتاب؟
یا چون گل از بهشت خدا چیده ام تو را
هرگُل به رنگ و بوی خودش میدمد به باغ
من از تمام گلها بوییده ام تو را
رویای آشنای شب و روز عمر من!
در خواب های کودکی ام دیده ام تو را
از هر نظر تو عین پسند دل منی
هم دیده، هم ندیده، پسندیده ام تو را
زیباپرستیِ دل من بی دلیل نیست
زیرا به این دلیل پرستیده ام تو را
با آنکه جز سکوت جوابم نمی دهی
در هر سوال از همه پرسیده ام تو را
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچ کس به جز تو نسنجیده ام تو را
#قیصر_امین_پور
🍃
🌼🌸
🍃🌼🍃
@abadiyesher
.
سایه سنگ بر آیینه خورشید چرا؟
خودمانیم، بگو این همه تردید چرا؟
نیست چون چشم مرا تاب دمى خیره شدن
طعن و تردید به سرچشمه خورشید چرا؟
طنز تلخى است به خود تهمت هستى بستن
آن که خندید چرا، آن که نخندید چرا؟
طالع تیره ام از روز ازل روشن بود
فال کولى به کفم خط خطا دید چرا؟
من که دریا دریا غرق کف دستم بود
حالیا حسرت یک قطره که خشکید چرا؟
گفتم این عید به دیدار خودم هم بروم
دلم از دیدن این آینه ترسید چرا؟
آمدم یک دم مهمان دل خود باشم
ناگهان سوگ شد این سور شب عید چرا
#قیصر_امین_پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-روشن از روی تو
چشم و دل روز !
صبح از نام تو دم زد که دمید…
#قیصر_امین_پور
میخواهمت چنانکه شبِ خسته خواب را...
میجویمت چنانکه لبِ تشنه آب را...
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیدهدمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بالِ پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، میآفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی!
با چون تو پُرسشی چه نیازی جواب را؟
#قیصر_امین_پور
چشمهايت باغِ فين و گونه ات سيبِ گلاب!
شهر را عطرِ نفسهاى تو قمصر مى کند..
#قیصر_امین_پور
دستی به کَرَم، به شانه ی ما نزدی
بالی به هوای دانه ی ما نزدی
دیر است دلم چشم به راهت دارد
ای عشق، سری به خانه ی ما نزدی
#قیصر_امین_پور
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو
#قیصر_امین_پور
در خاک هم دلـم به هـوایتو می تپـد
چیزی کـم از بهشـت نـدارد هـوایتو ...
#قیصر_امین_پور
بوی بهشت می شنوم از صدای تو
نازکتر از گُل است گُلِ گونه های تو
ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من
ای بوی هر چه گل، نفس آشنای تو
ای صورت تو آیه و آیینه ی خدا
حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو
صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر
آورده ام که فرش کنم زیر پای تو
رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام
تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو
چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو
امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو
در خاک هم دلم به هوای تو می تپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو
همبازیان خواب تو خیل فرشتگان
آواز آسمانیشان لای لای تو
بگذار با تو عالم خود را عوض کنم:
یک لحظه تو به جای من و من به جای تو
این حال و عالمی که تو داری، برای من
دار و ندار و جان و دل من برای تو
#قیصر_امین_پور
ناصرعبداللهی-سربلند.mp3
4.34M
🎶 سربلند
✍ #قیصر_امین_پور
🎤 #ناصر_عبداللهی
🎼 #سید_بهنام_ابطحی
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی، لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم
اگر دشنهٔ دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گرده ایم!
گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخم هایی که نشمرده ایم!
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
.
وحشت از عشق که نه ،
ترسم ازاین فاصله هاست
وحشت از غصه که نه ،
ترسم از این خاتمه هاست
ترس بیهوده ندارم ،
صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتنِ ناخواسته
عاطفه هاست
کوله باریست پر از هیچ ،
که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست ،
مقصر دل دیوانه ماست 🥀🍃
#قیصر_امین_پور
همهی حرف دلم با تو همین است که دوست
چه کنم؟ حرف دلم را بزنم یا نزنم؟
#قیصر_امین_پور
دستی به کَرم به شانه ی ما نزدی
بالی به هوای دانه ی ما نزدی
دیری است دلم چشم به راهت دارد
ای عشق، سری به خانه ی ما نزدی
#قیصر_امین_پور
میخواهمت چنانکه شب خسته خواب را
میجويمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
يا شبنم سپيده دمان آفتاب را
بیتابم آنچنان که درختان برای باد
يا کودکان خفته به گهواره، خواب را
بايستهای چنانکه تپيدن برای دل
يا آنچنان که بال پريدن عقاب را
حتی اگر نباشی میآفرينمت
چونان که التهاب بيابان سراب را
ای خواهشی که خواستنیتر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نيازی جواب را
#قیصر_امین_پور
چشمها، پرسشِ بیپاسخِ حیرانیها
دستها، تشنهی تقسیم فراوانیها
با گل زخم، سر راه تو آذین بستیم
داغهای دل ما جای چراغانیها
حالیا دست کریم تو برای دل ما
سرپناهیست دراین بیسروسامانها
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی!
ای سر انگشت تو آغاز گل افشانیها
فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید
فصل تقسیم غزلها و غزل خوانیها...
سایهی امنِ کسای تو مرا بر سر، بس!
تا پناهم دهد از وحشت عریانیها
چشم تو لایحهی روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پایان پریشانیها
#قیصر_امین_پور
آسمان تعطیل است
بادها بیکارند
ابرها خشک و خسیس
...
آبروی ده ما را بردند!
#قیصر_امین_پور
🆔@abadiyesher
بر تیرِ نگاه تو دلم سینه سپر کرد ؛
تیر آمد و از این سپر و سینه گذر کرد
چشم تو به زیباییِ خود شیفتهتر شد ؛
همچون گلِ نرگس که در آیینه نظر کرد
با عشق بگو سر به سرِ دل نگذارد ؛
طفلی دلکم را غمِ تو دست به سر کرد
گفتیم دمی با غمِ تو رازِ نهانی ؛
عالَم همه را شور و شرِ اشک خبر کرد
سوزِ جگرم سوخته دامانِ دلم را ؛
آهی که کشیدیم در آیینه اثر کرد
یک لحظه شدم از دلِ خود غافل و ناگاه؛
چون رود به دریا زد و چون موج خطر کرد
بیصبر و شکیبم که همه صبر و شکیبم؛
همراه عزیزانِ سفر کرده، سفر کرد
باید به میانجی گریِ یک سر مویت ؛
فکری به پریشانیِ احوالِ بشر کرد
#قیصر_امین_پور
🆔@abadiyesher
رويای آشنای شب و روز عمــــر من!
در خوابهای كودكی ام ديده ام تو را
از هــــر نظر تــــــــو عين پسند دل منی
هم ديده، هم نديده، پسنديده ام تو راِ
#قیصر_امین_پور
@abadiyesher
قطار میرود
تو میروی
تمام ایستگاه میرود
و من چقدر ساده ام
که سالهای سال در انتظار تو
کنار این قطار ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام ...!
#قیصر_امین_پور 💚
@abadiyesher