ْْ
میان اینهمه خواهان به وقت سرمستی
چه افتخار بزرگی من انتخاب توام !😌
#مجتبیسپید
گر چه شاعر نشدم , با همه ی طبع ترم !
چه بلاها که سر شعر , نیامد به سرم !
مثل افراد گرفتار در آتش , دائم
نگرانم ، نوزد شعله ای از دور و برم !
پدرم خواست که شاعر بشوم , اما... من
بارها گفته ام این را ، که مبادا... پسرم !
ضعف اعصاب مرا , غربت شعرم رو کرد
مثلا شاعر این شهر خرابم , خبرم !
شعر ناب است و حسادت , منو، یک قوم حسود
قاتق نان که نه ، شد قاتل جانم , اثرم !
من از این کوچه ، که دل می شکنند آدمهاش
به گمانم نتوانم ، سر سالم ببرم !
مثل سرباز ضعیفی ، که حریفش قدر است
نا امیدانه به سمت ، هدفم حمله ورم !
من مجنون ، کم آورده از این عاقل ها
به کدام ، عادل دیوانه شکایت ببرم ؟
فندکم ، قاتل بالفطره ی شعرم شده است
بسکه از خیر غزلهای خودم , میگذرم !
شب جمعه ست ، نثار دل مرحوم خودم .
بروم ازسر بازارچه ، خرما بخرم
#مجتبیسپید
مثل داروهای کم پیدا، نبودت فاجعه است
من پراز درد توام، بیمار میدانی که چیست...
#مجتبیسپید