eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
زمین خوشبخته که رد قدم هاتو بغل کرده... صدای خنده ی تو گل رو مهمون عسل کرده... هنوزم هر فرشته از نگاهت بال میگیره کسی که اسمتو از بر نباشه لال میمیره.... تموم اعتبار حضرت جبریل این بوده... که چند روزی پرستار امیر المومنین بوده... علی دست خدائه بعضی از کارا غریزی نیس جهان مابین دستاشه در خیبر که چیزی نیس علی اون نوره که سر تا سر اسلام تابیده... شب هجرت علی جای پیمبر رفته خوابیده.... علی اون حق غیر قابل انکار این دنیاس علی مولا علی مولا علی مولا علی مولاس کسی که با نگاهش رنگ لشگر ها رو می برده خلیفه بوده اما نون بازوهاشو میخورده علی قرآنه وحیِ سوره یِ معنی اسلامه علی مضمون و منظورِ ، بقیه حرفا ابهامه مراعات النظیر خلقت از جن و بشر بهتر علی ابن ابی طالب امیر المومنین حیدر.... همه میگن نبی تنها بوده اون شب ولی بوده به هر منبر شب معراج تمثال علی بوده علی دریای علمه ، کوه صبره ،مرد میدونه علی بوی گل و رنگ خدا ، بابای بارونه علی تنها کسیه که لیاقت داره این باشه توو این دنیا علی باید امیرالمومنین باشه.... شاعر:
دم دمای آخر عمر منه چشامو نمی‌تونم تکون بدم زیر آفتاب بذارید بسترمو روا نیست من زیر سایه جون بدم کاش می‌شد برادرم بیاد پیشم غمامو بهش بگم دونه دونه راضی‌ام به اینکه بازم برا من با سر بریده قرآن بخونه غم کربلا رو من میگم، شما هر کس و دیدید بهش بگید چی شد آخه از بالای تل تو قتلگاه هیشکی اندازه‌ی من ندید چی شد یکی با نیزه به پهلوهاش می‌زد یه نفر عصا می‌زد روی تنش تنها بین یه سپاه افتاده بود بدجوری غریب گیر آوردنش لحظه لحظه تو هوای قتلگاه شبیه برگای پاییز شدم برا اینکه کمتر اونو بزنن حتی با شمر گلاویز شدم کی دیده بچه‌های انبیا رو با چنین وضعی اسارت ببرن سر شیش‌ماهه رو میبرن که هیچ حتی گهواره‌شو غارت ببرن سری که رو نیزه رفته رو کجا این‌همه با سنگ‌ نشونه میگیرن دختر بی پناه‌و آخه کجا راهشو با تازیونه میگیرن کجای دنیا دیدید که مردمی توی جشنشون عزادار ببرن کی دیده با لباس پاره زنو برا تحقیر به بازار ببرن اون‌روزا خیلی زیاد دقم دادن بدجوری تو غصه آبم کردن هیشکی سایه‌مم ندیده بود ولی راهی بزم شرابم کردن توی گودال، سر نی، بزم شراب هرجا رفت حسین، منم پشت سرش دل من تنگشه کاش این آخرا داداشم بیاد کنار خواهرش شاعر:
حرم لبخنده، آرومه، عزیزه ،دست و دل بازه حرم سنگ صبوره ، مهربونه ،محرم رازه یه موقع سفره‌ی عقده ، یه وقت درمون بیمارا یه وقت آغوشه واسه چشمای خیس عزادارا حرم شیرینیِ لبخند، توی جیب خادم‌هاس یه کاسه آب سقاخونه توی هق هق گرماس یه چشمه اشک شوقه تو دل هر تکه آیینه جواب نامه‌ی توی ضریحه ، بال آمینه حرم همراه آدم، تو هجوم روزای سخته اذون اولِ تو گوش نوزادای خوشبخته برای غربت زائر ،حرم گرمای یه خونه اس برای بال زخم یه کبوتر مرهمه، لونه اس حرم اعجاز چایی واسه‌ی یه شونه‌ی خسته اس یقینه واسه‌ اون که کرده کل عمرشو دست دست نسیم دل بخوا‌ه دور فواره اس سر ظهرا دل شاد‌ یه بچه اس واسه رو هم چیدن مهرا یه نقشه توی برگ اول ادعیه هامونه برای نوجوونا نقشه‌ی یه گنج پنهونه صدای شوق نقاره اس، صدای گرم امیده خراسانه جواز رفت و آمدهای خورشیده طناب دست یه معلوله که رو پاش وایساده دل یه پنجره اس که می‌شنوه با اینکه فولاده یه امضای عزیزه که قد یه دنیا می ارزه حرم برگ برات کربلای یه کشاورزه تسلای دل دلگیریه که با خودش قهره سلام اول صبح خیابونای یه شهره پناه بی ‌کسی ‌های یه همسایه‌ اس که غمگینه نمی‌شناسن حرم رو عنکبوتا غصه مون اینه 🕊️
هربار که از زندگی دلگیر می‌شم دلتنگیامو با خودم تا قم میارم از رزقی که بی‌بی بهم داده دوباره واسه تموم کفترا گندم میارم واسه منِ دلخسته از دوره زمونه اینجا پناه خستگی‌هامه همیشه اینجا شبیه خونه‌ی امنه واسه من یادآور دلبستگی‌هامه همیشه تا گنبد و گلدسته رو می‌بینم انگار اصلاً تموم خواسته‌م از یاد میره لبهام گرم خوندن اذن دخوله روحم‌ تا اوج پرچمش با باد میره گنبد میون گریه‌ی من تار می‌شه اما مگه از دیدن اون سیر می‌شم؟ با هر قدم یادم میره تنهاییامو وقتی توو صحن آینه تکثیر می‌شم صحن عتیق و نو برام فرقی نداره اینجا دعای من همیشه مستجابه وقت زیارت زیر و رو میشه دل من خاصیت اینجا هنوزم انقلابه هربار تا اینجا میارم حاجتامو بااینکه خونه‌م خیلی از این شهر دوره با این همه گیر و گرفتاری که دارم این بار تنها حاجتم اما ظهوره @abadiyesher