eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چرخش دست تو و رقص النگوهایت گیسوان تو گره خورده به زانوهایت! من به لبخند کمی قانعم و از تو فقط، مآمنی خواستم اندازه ی بازوهایت... قرص ماه تو تمام است و نایاب اما، کاش تجویز شود نسخه ی داروهایت چقدر شاعرِ آواره، به یک باره شدند_ مثل زنبور عسل راهی کندوهایت بدتر از حمله ی اعراب به ایران قدیم داده بر باد سرِ حوصله ابروهایت شهر در هاله ای از ، روشنی و تاریکی ست روسری را بتکان تازه شود موهایت ‌نگریزید از این حافظه،چون شعر شده ضامنِ بغضِ پلنگانه یِ آهوهایت...
چرخش دست تو و رقص النگوهایت گیسوان تو گره خورده به زانوهایت! من به لبخند کمی قانعم و از تو فقط، مآمنی خواستم اندازه ی بازوهایت... قرص ماه تو تمام است و نایاب اما، کاش تجویز شود نسخه ی داروهایت چقدر شاعرِ آواره، به یک باره شدند_ مثل زنبور عسل راهی کندوهایت بدتر از حمله ی اعراب به ایران قدیم داده بر باد سرِ حوصله ابروهایت شهر در هاله ای از ، روشنی و تاریکی ست روسری را بتکان تازه شود موهایت ‌نگریزید از این حافظه،چون شعر شده ضامنِ بغضِ پلنگانه یِ آهوهایت...
چرخش دست تو و رقص النگوهایت گیسوان تو گره خورده به زانوهایت! من به لبخند کمی قانعم و از تو فقط، مآمنی خواستم اندازه ی بازوهایت... قرص ماه تو تمام است و نایاب اما، کاش تجویز شود نسخه ی داروهایت چقدر شاعرِ آواره، به یک باره شدند_ مثل زنبور عسل راهی کندوهایت بدتر از حمله ی اعراب به ایران قدیم داده بر باد سرِ حوصله ابروهایت شهر در هاله ای از ، روشنی و تاریکی ست روسری را بتکان تازه شود موهایت ‌نگریزید از این حافظه،چون شعر شده ضامنِ بغضِ پلنگانه یِ آهوهایت...