تو شدی قند خراسان و منـم چای شمال
قصهی ِتلخیِ من با لبِ تــو شيرين شد...
#محمد_عسگری
بوسه بر لبهای دلبر تا زدم،
اخم بر پیشانی شیخم نشست
بسکه لذّت دارد این بوسیدنش،
خم به ابرویش بماند تا ابد
#محمد_عسگری
تب کردهام و دلهره دارم نکند تو
از دوریِ من هیچ نباشد به خیالت...🤒🤕
#محمد_عسگری
🖇💌
تو شدے قند خراسان و منـم چاے شمال
قصهے تلخےِ من با لبِ تـو شيرين شد...♥️
#محمد_عسگرے🌱
💣♥️
من که بیمارت شدم باید که قرصی میل کرد
قرص روی ماه تو آرام جانم می شود...!!
#محمد_عسگری
آمدم تا من بگیرم حق خود از گونه ات
لطف کن قدری بیاور گونه ات نزدیکتر
#محمد_عسگری
.
◇{مؤذنزاده هم اینجا برای خواندن از چشمت
سرِ حی علی خیرالعمل با خویش درگیر است...}◇
#محمد_عسگری♡
چشمهایم بسته بود و از لبانم بوسهای دزدید و رفت
بذر عشق و نیستی در سینهام پاشید و رفت
دل پریشــان کرد و آرام و قرارم را گرفت
با لب شیرین خود بر روی من خندید و رفت
بر سرش اسپند چرخاندم که ماند پیش دل
باز ترفندی زد و از پیش من چرخید و رفت
خواستم از دل بپرسم چیست این بازی دل
با زرنگی یک غزل از مولوی پرسید و رفت
گفتمش دیوانه ام کردی بمان نزد دلم
چشم گریان مرا در انتظارش دید و رفت
#محمد_عسگري
@abadiyesher