مست شعرت کن مرا تا گونه ام را تر کنی
تا که من را از طریق چشمها باور کنی
تکتک سلو هایم را به اغما میبری
تا که از نو حال این دیوانه را بهتر کنی
تو ...فقط تو میتوانی در دل تنهای من
در خیالم روزهایم واژه هایم سر کنی
عطر راز آلود لبخند تو پیچیدهست تا
خنده ات را بین این مرداب نیلوفر کنی
باتمام هستیام گاهی صدایت میکنم
تا تو جان پاسخ دهی جان مرا پرپر کنی
#مرضیه_مضاف
طرح زیبای تو در هیچ کسی پیدا نیست
در تب و تاب هوای تو چه بیتاب شدم
راست گفتند میان من و تو شد شکرآب ...
حرفهایی شِکَری گفتی و من آب شدم
#مرضیه_مضاف