مثل آن عکس که ازطاقچه افتاد شکست
قلبم از رنجِ جدایے تو جانداد شکست
💔
عطرِ موهای تو از ناحیهی عشق وزید
کمرم را نفسِ گرم همین باد شکست
💔
او که یک روز به من درس وفاداری داد
رفت و اینگونه مرا درغمِ استاد شکست
💔
باز در بند همان خنده به دام افتادم
پای من در گذر حملهی صیاد شکست
💔
تا از این شهرِ مهآلود گذشتے رفتے
ناله در سینهی این فاجعهآباد شکست
💔
بعد از اینها تو بگو من به چه دلخوش باشم؟
قول، پیمان و وفا ؟ هر چه که رخ داد شکست
💔
#مسعود_نامداری
آنقَدَر در بَغلِ گرمِ تو ماندَم که هَنوز
بوی آغوشِ تو را میدَهَد این پیرهَنَم...
#مسعود_نامداری