eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هزار سوگ چشیدیم و داغدار شدیم چه شد که نسل خبرهای ناگوار شدیم؟ صدای شیون بیروت در جهان پیچید شبی که باز پر از بهت انفجار شدیم چقدر دیر به خود آمدیم وقت وداع چقدر زود به نادیدنت دچار شدیم دوباره روضه به سمت نیامدن رفت… آه دوباره خیره به یک اسب بی‌سوار شدیم آهای سیبِ سر نیزه! یاد ما هم باش ببین چطور به خون جگر انار شدیم نگاه تو همه را برد سمت سرچشمه تو رفتی و همه با اشک، آبشار شدیم اگر به خاک نشستیم، از شکست نبود که گرم خواندن آیات سجده‌دار شدیم قسم به ماه که ما پیشمرگ حضرت صبح… قسم به سرو که قربانی بهار شدیم | |
پاییز مرگ‌ها و بهار مقاومت آلاله‌های سرخ دیار مقاومت سید حسن، حجازی و یاسین و مغنیه جانم فدای ایل و تبار مقاومت از باغ‌های غم‌زده سرریز می‌شود دردانه ‌های صبر انار مقاومت ای انعکاس روشن جولان زندگی زنده است کوه دامنه دار مقاومت گل بوته‌های زخمی و اسلیمی امید آمیزه‌های نقش و نگار مقاومت بار امانتی است که بر شانه‌های ماست بر دوش ماست قرعه‌ی کار مقاوت تا انتهای جاده‌ی تاریخ می‌رویم از ابتدای راه کنار مقاومت عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان سر زنده ایم بر سر دار مقاومت @abadiyesher
تمام پنجره‌های ده آشنای تواند چکاوکان همه دیوانهٔ صدای تواند ستاره و سحر و ماه با تو همسایه درخت و چشمه و گل اهل روستای تواند هزار قطرهٔ بارانِ در صف بارش هنوز در طلب بوسه بر عبای تواند بدون بودنت ای کوه! گریه هم سخت است که ابرها همگی جلد شانه‌های تواند دویده‌اند کسانی به سمت درک غمت دویده‌اند ولی تازه ابتدای تواند بخوان! دوباره بخوان خطبه‌ای به وسعت درد خوشا به آن کلماتی که مبتلای تواند به صبح خیره شو، از بزم آفتاب بگو که سایه‌ها همه افتاده پیش پای تواند مباد فتح‌نکرده _نبُرده_ برگردند جماعتی که به دنبال خون‌بهای تواند | | @abadiyesher
دریغ… سرخ‌ترین اتفاق سال شدی همین که از شبِ آوارها سوال شدی چه شد که دیدن تو حسرت مدامم شد؟ ای آرزوی قدیمی! چرا محال شدی؟ غمت چه آتش گسترده‌ای‌ است در عالم چطور باعث این حجم از اشتعال شدی؟ به جشن چیده شدن پا گذاشتی، رفتی و خواهش همهٔ سیب‌های کال شدی شکافتی افق شرق و غرب را با خون ادامه‌دارتر از جبههٔ شمال شدی زمانه خواست تو را در گذشته دفن کند تو تا قیام قیامت زمان حال شدی | | @abadiyesher
سید رضا نریمانیآغاز نصرالله.mp3
زمان: حجم: 5.13M
قسم به قرآن و به سوره فتح قسم به خون شاه شیب الخضیب وعده نصرت الهی اینه نصر من الله و فتح قریب 🎤 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ ❇️ 🔸 پیشنهاد دانلود @abadiyesher
با جنون مرز مشترک داریم ضاحیه، غزه، بعلبک داریم بید مجنون، صنوبر دردیم وقت غم،وسایه‌ای خنک داریم زیر آوار و روی آواریم زنده یا مرده‌ایم، شک داریم! روی یاقوت زخمی دلمان "نحن ابناء عشق" حک داریم مات و شرمنده شعر می‌گوییم قصد همدردی و کمک داریم! هر چه تو زخم تازه‌ای داری ما فقط اشک پرنمک داریم! غزه، بیروت، سوریه، لبنان ما همه درد مشترک داریم @abadiyesher
آن‌ها نمی‌خواستند ما رود شویم. نمی‌خواستند ما آبشار شویم و خس‌وخاشاک را بروبیم. می‌خواستند تا جوی کوچکی هستیم ما را بخشکانند. آن‌ها تاب طوفان نداشتند. قیصر امین‌پور | «طوفان در پرانتز» :: :: :: چه خوب! چشمه نماندیم و آبشار شدیم به رغم سختی صخره، ادامه‌دار شدیم چنان جواب مهیبی به سنگ‌ها دادیم که روی حافظهٔ کوه، ماندگار شدیم دوباره مزرعه دلگرم شد به خندهٔ ما که برف بود ولی گل به گل بهار شدیم به سبز می‌زند آرامش و طراوت دشت اگرچه غنچه به غنچه بنفشه‌زار شدیم اگرچه قصه پر از جای خالی است… دریغ اگرچه فصل خبرهای ناگوار شدیم یقینِ پنجره‌ها تازه شد به مژدهٔ نور همین که پرده برافتاد و آشکار شدیم به اعتبار هزاران هزار داغ رشید نگاه! با خود خورشید همجوار شدیم و شُکر! کل جهان وعده‌گاه طوفان شد و شُکر! کشتی نوح آمد و سوار شدیم @abadiyesher
بهشت پنجره‌ای رو به باغ امن و امانت بهار پیرهن گل‌گلی دخترکانت پرنده محو صدای تو در لذیذ مناجات نسیم عاشق حی علی الفلاح اذانت خوشا به رود که با عاشقانه‌های تو جاری‌ست خوشا به دشت که نی می‌زند براش شبانت تو ای طراوت زیتون و ای تبسم انجیر چه شد که هرزه‌علف‌ها زدند زخم زبانت؟ هزار سنگ دوید از هزار سمت به سویت هزار آینه شد از هزار سو نگرانت برای آنکه زمین طعم صلح را بچشد باز به جنگ آمده‌ای با تمام جان و جهانت که سال و ماه برایت مُحَرّمانه گذشته که روضه‌‌خوان عطش بوده روزهٔ رمضانت ولی چه باک که بعد از سیاه‌پوشی‌ ایام لباس عید به تن می‌کنند پیر و جوانت بمان و منتظر صبح باش اگر شب یلداست طلوع را خود خورشید کرده است ضمانت 📷: بلال خالد @abadiyesher
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
دیدی هیاهو ختم شد آخر به خاکستر؟ دیدی نشستم در شب محشر به خاکستر؟ تبعید شد یک شادی دیگر به آینده تبدیل شد یک خانهٔ دیگر به خاکستر پروانه‌ها از زنده ماندن شرمگین بودند وقتی بدل شد گیسوی دختر به خاکستر ای گل! نسیم از صبح دنبال تو می‌گردد خیمه به خیمه… آه… خاکستر به خاکستر سجاده‌ام آتش گرفته، تا قیام بعد هنگام سجده می‌گذارم سر به خاکستر تا کی از آوار دلم ققنوس برخیزد زل می‌زنم با چشم‌های تر به خاکستر آغاز یک معماری تازه‌ست ویرانه با من «هوالحی»‌ای بگو… بنگر به خاکستر | 📷: بلال خالد @fatemeh_arefnejad
هان چه میخواهید از کوه، استواری بیش از این؟ در نگاه آفتاب امیدواری بیش از این؟ خط به خط انا فتحناییم ما را خوانده‌اید؟ فاتح خیبر امام ماست... یاری بیش از این؟ دانه دانه سر برآوردیم از خاک غدیر ما سپیداریم آیا ریشه داری بیش از این؟ ما باذن الله سیلابیم، سیلابی عظیم بیش از این ها مرد طغیانیم آری بیش از این جز روی تابوتمان پرچم نمی‌آید زمین نقش قبر ما: "شهادت" ماندگاری بیش از این؟ در مسیر عاشقی اسپند روی آتشیم موج گردابیم آری بی‌قراری بیش از این؟ پیش از این‌ها منتظر بودیم صبح نصر را نصّ قرآنیم ما !چشم انتظاری بیش از این؟ @abadiyesher
تحریف گفت: راه خدا، راه کدخداست تبیین جواب داد که راه خدا جداست تحریف گفت: از حرکت ایستاده‌ایم تبیین جواب داد که نزدیک قله‌هاست تحریف گفت: غیرت و ایثار تا به کی؟ تبیین جواب داد که این راه، پر بلاست آن گفت: ایستادگی و صبر، زحمت است این گفت: ایستادگی و صبر، کیمیاست آن گفت: آرمان و هدف، پر هزینه‌اند این گفت: پیشرفت و عدالت، گران‌بهاست تحریف گفت: وقت نماز نشستن است تبیین جواب داد: نه تا سرو، مقتداست تحریف خسته گفت که هنگام سازش است تبیین بلند گفت که معیار، کربلاست! @abadiyesher
ای اشک برس به دادِ این دلداده قلبم به تــلاطمی غریب افـتاده از غصه‌ی باقری، سلامی و رشید از داغِ امیــرعلـیِ حاجــی‌زاده💔 @abadiyesher